مديريت ارتجاعي

سيستم استكباري با سيستم انقلابي، فقط يك تفاوت اساسي دارد: و آن اينكه سيستم استكباري، نگاهي رو به عقب دارد. ولي سيستم انقلابي نگاهي رو به جلو. وقتي كه انقلاب اسلامي و يا هر انقلاب ديگري اتفاق مي افتد، عده اي به وضعيت انقلاب دل مي بندند، و با آن هم پيمان شده، و رو به جلو حركت مي كنند. اما كساني كه در گذشته قبل از انقلاب، داراي موقعيت مالي ، مقامي و جايگاهي بوده اند كه: در اثر انقلاب آن را از دست داده اند، دچار افسردگي شديد مي شوند كه: به وابستگي آنان به گدشته، بريدن از حال و آينده مي انجامد. از نظر آنان انقلاب، يعني خرابي : پيشرفت يعني بريدن از آينده  است! آن ها هيچ حركتي را از زمان آينده و حال قبول ندارند. لذا اصلا آن را نمي بينند. و يا نمي خواهند كه ببينند. مثلا در ايران مي بينيم كه: سينماي بعد از انقلاب، و يا سريال هاي تلويزيوني عمدا، روي كهنه پرستي ساخته مي شود، كه مثلا: پدري يك خانه قديمي دارد و به آن خيلي علاقه دارد! ولي فرزندان دوست دارند اين خانه را بكوبند، برج بسازند. اما ژانر فيلم به گونه اي است كه: ساخت و ساز و سازندگي جديد، تخطئه مي شود. و باقي ماندن خانه به شكل قديم، تاييد مي شود. و يا در محاورات و گفتگو ها مي بينيم كه: هر گونه پل سازي ، تونل سازي ، سد سازي و ساختمان سازي، بخاطر گرد و خاكي كه ايجاد مي كند! مورد انتقاد قرار مي گيرد كه: چرا چنين پيشرفت و كار هاي عظيمي صورت مي گيرد؟ و نبايد بگيرد! اگر در آمريكا يا اروپا ميمون به فضا مي فرستند، علم و پيشرفت است! ولي براي ايران يك هزينه اضافي است! كه بايد بين فقرا تقسيم شود! در ادبيات هم همينطور است: ماهواره ها و سايت ها، تمام  شعر ها و موسيقي هاي دوران انقلاب را، كه قبول نداشتند، الان روي چشم مي گذارند! تا ديروز مهستي و هايده براي آنان روسپي بيش نبوده، ولي امروز خدا بيامرز شده، و خواننده سنتي ! حتي كار بجايي رسيده كه: ر‍ژيم سلطنتي كه به ايرانيها اجازه نمي داد: در هيچ كاري دخالت كنند. و همه را به دست آمريكايي ها، و مستشاران روس و انگليس داده بود. الان براي آنان نور به قبرش ببارد شده است وقهرمان ايران پرستي !  ساختمان ها و تونل هايي كه: آلمان ها درايران ساختند، تا آذوقه جنگ دوم جهاني را حمل كنند، به عنوان كارهاي عمراني رضا شاه، تبليغ مي كنند واز او يك اسطوره مي سازند!

Reactionary management

Arrogant system with revolutionary systems, one major difference is that the arrogant system, a backward glance. But look forward revolutionary system. Or every other revolution when the revolution happens, some people close to the heart of the revolution, and its allies, and move forward. But those in the pre-revolutionary past, financial position, position and position was that it had lost the Revolution, who are suffering from severe depression: the relationship to the past, present and future cutting the lead . Revolution in their view, the failure: the cut of future progress! The next time we do not accept any move. So I do not see it. Or do not want to see. In Iran, for example, we see that the post-revolutionary cinema, television and series design is built on old-fashioned, for example: a father is an old house and it is very interesting! But the children love the house, smashing the tower built. But the genre of the film is such that new construction and reconstruction, is vilified. And the remains of the old house, was confirmed. Or environmental interactions and conversations, we see that any bridges, tunneling, dam construction and building, the dust makes! Be criticized for that great work is done and why progressing? And should not be! If the U.S. or Europe can send a monkey into space, science and progress! But Iran is an additional cost! Should be divided among the poor! The same goes for literature: Satellite and sites, all the poetry and music of the revolutionary era, which were not accepted, you put on your eyes! Mahasti and Hayedeh prostitute for them not over until yesterday, but today, God bless, and traditional singer! Even now that instead of working: that the Iranian monarchy not allow that to interfere in anything. And to all Americans, and Russians and British were advisers. Light pours them into his tomb is now Iran, and the hero worship! Buildings and tunnels that carried the Germans built to carry supplies to the Second World War, as the construction work of Reza Shah, who promoted him from the formation of a myth!

إدارة الرجعية

نظام متغطرس مع أنظمة الثورية، واحد الفرق الرئيسي هو أن النظام المتغطرس، لمحة إلى الوراء. ولكن نتطلع نظام ثوري. كل ثورة أو أخرى عندما يحدث ثورة، وبعض الناس على مقربة من قلب الثورة، وحلفائها، والمضي قدما. ولكن تلك الموجودة في ما قبل الثورة والمالية الماضية الموقف، موقف والموقف الذي كانت قد فقدت الثورة، الذين يعانون من الاكتئاب الشديد: العلاقة إلى قطع في الماضي والحاضر والمستقبل الرصاص . الثورة من وجهة نظرهم، والفشل: قطع من التقدم في المستقبل! في المرة القادمة نحن لا نقبل أي تحرك. لذلك أنا لا أرى ذلك. أو لا تريد أن ترى. في إيران، على سبيل المثال، نرى أن يتم بناء السينما بعد الثورة والتلفزيون والتصميم سلسلة، على الطراز القديم، على سبيل المثال: أب هو منزل قديم ومثير جدا للاهتمام! لكن الأطفال يحبون المنزل وحطموا برج بناؤها. ولكن هذا النوع من الفيلم هو من النوع الذي يتم شتم البناء الجديد وإعادة الإعمار. وما تبقى من منزل قديم، تم تأكيد. أو التفاعلات البيئية والمحادثات، ونحن نرى أن أي الجسور والأنفاق بناء السدود، وبناء، ويجعل الغبار! ويتم توجيه النقد لهذا العمل العظيم والتقدم لماذا؟ وينبغي أن يكون! إذا يمكن للولايات المتحدة أو أوروبا إرسال قرد إلى العلوم والفضاء والتقدم! ولكن إيران هي تكلفة إضافية! ينبغي تقسيم بين الفقراء! كنت وضعت القمر الصناعي ومواقع، جميع الشعر والموسيقى في العصر الثوري، والتي لم تقبل، على عينيك: الشيء نفسه ينطبق على الأدب! عاهرة لهم لم تنته حتى يوم أمس، ولكن اليوم، وبارك الله، والمغني التقليدية! حتى الآن أنه بدلا من العمل: أن النظام الملكي الإيراني لا تسمح بذلك للتدخل في أي شيء. وكانت لجميع الأميركيين، والروس والبريطانيين المستشارين. ضوء يصب عليها في قبره الآن إيران، وعبادة البطل! بنيت المباني والأنفاق التي تحمل الألمان لنقل إمدادات إلى الحرب العالمية الثانية، حيث أن أعمال البناء من رضا شاه، الذي روج له من تشكيل أسطورة

!

Gerici yönetimi

Devrimci sistemleri ile Kibirli sistemi, bir büyük bir fark olduğunu kibirli sistemi, bir geriye bakış. Ama ileriye bakmak devrimci sistemi. Yoksa her devrim devrim olduğunda, bazı insanlar devrimin kalbi ve müttefikleri yakın ve ileriye taşımak. Ama devrim öncesi geçmişte, finansal pozisyonunu, konumunu ve konum bu Şiddetli depresyon muzdarip, Devrim kaybettiği idi: geçmiş, şimdiki ve gelecek kurşun kesme ilişkisi . Kendi görünümünde Devrimi, başarısızlık: gelecekteki ilerleme kesme! Dahaki sefere biz herhangi bir hareket kabul etmiyoruz. Ben öyle görmüyorum. Ya da görmek istemiyorum. İran'da, örneğin, biz örneğin, post-devrimci sinema, televizyon ve dizi tasarım, eski moda üzerine kurulu olduğunu görmek: Bir babanın eski bir ev ve çok ilginç! Ama çocuklar inşa kule smashing, evi seviyorum. Ancak filmin tür yeni yapı ve rekonstrüksiyonu, vilified olduğu gibi. Ve eski ev kalıntıları, doğrulandı. Yoksa çevre etkileşimleri ve konuşmalar, biz herhangi bir köprü, tünel, baraj inşaat ve yapı, toz yapar bakın! Bu büyük iş için eleştirilebilir yapılır ve neden ilerliyor? Ve olmamalı! ABD veya Avrupa uzay, bilim ve ilerleme bir maymun gönderebilirsiniz varsa! Ama İran'da bir ek maliyet! Yoksullar arasında bölünmüş olmalı! Aynı edebiyat için de geçerli: Uydu ve siteler, tüm şiir ve kabul edilmedi devrimci dönemin, müzik, sizin gözlerinizin üzerine koyun! Mahasti ve Hayedeh düne kadar bitmedi onlar için fahişe, ama bugün, Tanrı korusun, ve geleneksel şarkıcı! Şimdi bile bu yerine çalışma: İran monarşisini şey müdahale olmasına izin değil. Ve tüm Amerikalılar için, Ruslar ve İngiliz danışmanları vardı. Işık mezarının içine dökülen şimdi İran ve kahramana tapma! Binalar ve Almanlar yapılan tünellerin bir efsane oluşumu onu terfi

Rıza Şah, inşaat işlerini olarak, İkinci Dünya Savaşı malzemeleri taşımak için inşa edilmiş!

سوبسيد مستقيم و غير مستقيم

بسياري از نقادان سوبسيد مستقيم و يارانه نقدي، گويا اصلا اقتصاد نخوانده اند و دراين دنيا نيستند! آنها مي گويند: ما يارانه را به مردم ندهيم به توليد بدهيم ! گويا دراين سي و چند سال غير ازاين مي كردند!اين يك تئوري سرمايه سالاري است ك: حتي سوبسيد را به سرمايه دار بدهند! يا وام هاي كلان به عنوان توليد، به سرمايه دار بدهند. ولي به مردم فقير حتي، وام عادي هم ندهند! فقط به اين دليل كه : سرمايه دار دارد، و ميتواند پس بدهد! حرفي كه هرگز محقق نمي شود! و هيچ سرمايه داري، وام گرفته شده را پس نداده است ! اگر هم تعدادي از اقساط را پرداخته، فقط به اين دليل بوده كه وام بيشتري بگيرد. و خود را خوش حساب نشان دهد. اكنون 50هزار تومان كه به مردم بطور مستقيم مي دهند، آن ها را كور كرده ،چشم ديدن اين را هم ندارند. آيا اينها نمي دانند كه 50 هزار تومان، از بخش توليد به دست مردم ميرسد؟ يعني از افزايش قيمت برق است؟ اين يعني اينكه قبلا سوبسيد، به توليد برق مي دادند! و منتقدين يعني اين را نمي دانند؟ و يا خود را به خريت زده اند؟ بياييد كمي از دروغ پردازي دست برداريد. اگر خودتان حافظه نداريد، مردم حافظه دارند: تا ديروز همين شماها بوديد كه مي گفتيد: چرا دولت دست روي قيمت ها مي گذارد؟چرا عرضه و تقاضا را دست كاري مي كند؟ چرا قيمت ها را ثابت نگه ميدارد؟ اين روش كمونيستي است ! در غير كمونيستي، بايد قيمت ها را رها كند تا: بازار عرضه و تقاضا قيمت ها را تعيين نمايد! حالا چطور شده طرفدار تثبيت قيمت ها، و يا كنترل آن شده ايد؟ يعني شما كمونيست بشويد اشكال ندارد؟ ديگران نبايد كمونيست شوند؟ يا اينكه مي خواهيد سوار بر موج  نارضايتي هايي كه: خود ايجاد كرده ايد، شويد؟ و شعار كي بود؟ كي بود؟ من نبودم را، سر دهيد؟ در دوره فوق ليسانس مالي كه درس مي خواندم، صبح تا شب به ما مي گفتند: عرضه و تقاضا بايد قيمت را تعيين كند! و قيمت ها بايد مثل بازار بورس نفت آمريكا، بالا پايين برود. حالا كه قيمت ها بالا و پايين  مي رود، همان ها منتقد شده اند ،و يادشان رفته چه مي گفتند!وجدان علمي كه نداريد. لا اقل كمي وجدان انساني داشته باشيد. 

Direct and indirect subsidies

Many critics of subsidies and direct cash subsidy, though I have not read, and in this economy, not born! They say we give subsidies to the production happen! This was apparently thirty-some years of this; this is a democracy with a capital theory: Even a capitalist subsidy to pay! Or the production of large loans to pay capital. But even the poor people, not a regular loan! Just because that is capitalist, and it gives back! Letter that will never be realized! And no capital loans after it has been! If the number of installments paid, just because that would lend more. Welcome your account and show. Now 50 dollars to make people directly, they have a blind eye does not see it. Do they not know that 50 dollars, from manufacturing to reach people? The increase in the price of electricity? This means that previously subsidized, were used to produce electricity! And the critics do not know this? Or have their stupidity? Let's take a little bit of the hands of liars. If you do not have a memory, the memory until yesterday was the same guys that said, because the government makes the price? Because the supply and demand does work? Why keep prices stable? It is a communist! The non-communist left to the prices: supply and demand determines prices! Now how popular fixed price and you have control? Communists do not you get it wrong? Others are not communists? Or do you want to ride the wave of discontent that you create, you? When was the slogan? Who? It was not me, sir, please? Graduate course that studied finance, told us that night: supply and demand determine the price! Oil prices and the stock market like the U.S., the top goes down. Now that the price goes up and down, as they are critical, and forgotten what they said! Conscience, not scientific. Have at least a little bit human consciousness.

 直接和间接补贴
许多批评者的补贴和直接现金补贴，虽然我已经不读，并在这种经济中，不是天生的！他们说，我们给予补贴，以生产发生！这显然​​是30年的，这是一个民主国家的资本理论：即使是资本主义的补贴支付！或生产的大额贷款以支付资本。但是，即使是穷人，不是一个普通的贷款！只是因为这是资本主义的，它给回！信将永远不会实现的！后，一直没有资金贷款！如果分期支付，只是因为这将提供更多贷款。欢迎您，您的帐户，并显示。现在50美元，使人民群众直接，他们视而不见，没有看到它。难道他们不知道，50美元，从制造达人吗？电力价格的增加？这意味着，以前的补贴，用于生产电力！批评者不知道？或者有他们的愚蠢吗？让我们一点点的骗子手中。如果你没有内存，在内存中，直到昨天说，因为政府的价格都是一样的家伙？因为供应和需求的工作吗？为什么要保持物价基本稳定？这是一个共产主义！非共产主义左翼的价格：供给和需求决定价格！现在怎么流行的固定价格，并且您可以控制​​？共产党人不是你弄错了吗？其他不是共产主义者吗？或者你想坐波的不满，你创造的，你呢？的口号是什么时候？是谁？这不是我，先生，好吗？学习金融的研究生课程，告诉我们这夜供给和需求决定价格！油价和股市像美国这样的，顶了下来。现在的价格上升和下降，因为他们是关键的，遗忘了他们说什么！良知，而不是科学。至少有一点点人的意识

الإعانات المباشرة وغير المباشرة

العديد من النقاد من الدعم المباشر والدعم النقدي، على الرغم من أنني لم أقرأ، وفي هذا الاقتصاد، ولدت لا! يقولون نعطي إعانات للإنتاج يحدث! وكان هذا على ما يبدو الثلاثين عاما من بعض هذه، وهذا هو الديمقراطية مع نظرية رأس المال: وحتى إعانة الرأسمالي أن يدفع! أو إنتاج قروض كبيرة لدفع رأس المال. ولكن حتى الفقراء، وليس على قرض العادية! لمجرد أن الرأسمالية هي، وأنه يعطي مرة أخرى! الرسالة التي لن تتحقق! ولم يكن هناك قروض رأس المال بعد ذلك! إذا كان عدد الأقساط المدفوعة، لمجرد أن ذلك تقدم أكثر من ذلك. نرحب حسابك وتظهر. الآن 50 دولارا لجعل الناس مباشرة، لديهم البصر لا يرى ذلك. ألم يعلموا أن 50 دولار، من التصنيع للوصول إلى الناس؟ الزيادة في أسعار الكهرباء؟ هذا يعني أن الدعم المالي من قبل، واستخدمت لإنتاج الكهرباء! والنقاد لا يعرفون ذلك؟ أو لديك غباءهم؟ دعونا نلقي قليلا من أيدي الكذابين. إذا لم يكن لديك ذاكرة، كانت الذاكرة حتى أمس اللاعبين نفسها التي قال، لأن الحكومة يجعل الثمن؟ لأن العرض والطلب يعمل؟ لماذا المحافظة على استقرار الأسعار؟ بل هو الشيوعية! اليسار غير الشيوعي للأسعار: العرض والطلب تحديد أسعار! كيف الآن بشعبية سعر ثابت، وكان لديك السيطرة؟ الشيوعيون لا تحصل عليه الخطأ؟ البعض الآخر ليس كذلك الشيوعيين؟ أو تريد أن تركب موجة من السخط التي تقوم بإنشائها، أليس كذلك؟ عندما كان الشعار؟ من؟ لم يكن لي، يا سيدي، من فضلك؟ بالطبع الدراسات العليا التي درست التمويل، وقال لنا في تلك الليلة: العرض والطلب تحديد السعر! أسعار النفط وسوق الأوراق المالية مثل الولايات المتحدة، وأعلى وتنخفض. الآن أن السعر يذهب صعودا وهبوطا، كما هي الحاسمة، ونسي ما قال! الضمير، وليس العلمي. على الأقل قليلا قليلا الوعي البشري.

Doğrudan ve dolaylı sübvansiyonlar

Sübvansiyonlar ve doğrudan nakit desteği Birçok eleştirmen, ben okumak değil, ve bu ekonomide, doğmamış olsa! Onlar biz üretim gerçekleşmesi sübvansiyon vermek demek! Bu görünüşte oldu otuz bazıları bu yıl, bu bir sermaye teorisi ile bir demokrasidir: ödemek için bile kapitalist bir sübvansiyon! Veya büyük kredilerin üretim sermaye ödemek. Ama bile yoksul insanlar, normal bir kredi! Kapitalist ve geri verir diye! Edilmesi asla gerçekleşmeyecek Mektubu! Ve sonra hiçbir sermayesi kredileri olmuştur! Taksit sayısına ödediyseniz, daha fazla ödünç verirdim çünkü. Hesabınız Hoşgeldiniz ve gösterir. Şimdi 50 dolar kişi doğrudan, onlar kör bir gözü görmüyor sahip olmak. Onlar üretim 50 dolar, insanlara ulaşmak olduğunu bilmiyor musunuz? Elektrik fiyat artışı? Bu daha önce sübvanse, elektrik üretmek için kullanılan anlamına gelir! Ve eleştirmenler bu bilmiyorum? Yoksa onların aptallığı var? En yalancıların elinde biraz alalım. Bir bellek yoksa, düne kadar bellek hükümetin fiyat yapar çünkü, dedi aynı adamlar vardı? Arz ve talep işi için mi? Neden fiyatları sabit tutmak? O bir komünist! Fiyatları komünist olmayan sol: arz ve talep fiyatları belirlemek! Şimdi ne kadar popüler sabit fiyat ve kontrol sizde? Komünistler bunu yanlış anlamayın? Diğerleri komünistler değil mi? Yoksa size, oluşturduğunuz hoşnutsuzluk dalga binmek istiyorsun? Sloganı ne zaman oldu? Kim? Ben değildim, efendim, lütfen? Finans okudu Lisansüstü dersi, bize o gece anlattı: talep ve fiyat belirlemek! Petrol fiyatları ve ABD gibi borsa, yukarıdan aşağı gider. Şimdi kritik, ve onlar! Vicdan, bilimsel değil söylediklerini unutmuş gibi fiyatı yukarı gider ve aşağı, o. En azından biraz insan bilinci var.

所有油
在世界的管理，所有權所有的人。而讓人民受益所有神聖的禮物。因此，與資本主義資本家知道正確的資源，或自由主義，說合適的人。 ：神賦予的權利，財富，平等的使用量。的留置權的，這是平等的。因為不管是誰，必須是所有者。所有捐款應該是平等的。所以，如果你在一個角落裡的世界的油井計算，安法爾：所有。如果有礦金或銅，或清涼飲料水，甚至是空氣是乾淨的，屬於每一個人。這可能是時間來談論資本主義，但在談論的價值或價格的出現，這一切都講的是荒謬的。一個人有沒有錢，有沒有合適的！資本，誰沒事吧！他甚至可以採取其他Fyvdalyth，如奴隸制，奴隸的婦女和她們的丈夫。只是因為這筆錢。可以做到在家裡，而不是奢侈品。或者最後Khvdvryy系統被安裝。即使沒有錢的人誰不一起努力！因為一切都與金錢有關。如果擁有資本家的工作。工作，如果工資是：活著，能承受工作！礦業及存款的神聖不能使用！即使錢是因為汽車租賃服務，它可以接管的地雷！所有這些，分佈在所有的權益股份的形式，但資本的統治，已經造成的全部或大部分股東收購其股份以換取現金，出售。現在的資本家，業主安法爾。因此，股息，不可轉讓，不能出售。而除股票，如股票所有權，它沒有股東的利潤。這種特性使股息。在世界上所有的地雷，並在7億人被分成了一碗。每個人都斷貨了。甚至不需要股份制形式，予以公佈。每個人，但由於有一名股東的事實。在任何一個月，收取利息。所有的利潤將是相同的。

今天，拥有其他私人财产，分享市场或投机是必要的，因为今天，结束了民主时代，人类的统治。宗法男人写着：一个男人谁应该作出决定，其余的！现在的白领称为官僚。如果你是一个资本主义：资本主义与经济自由主义被调用。如果共产主义是要共享！但神圣的法律，伊斯兰教的人类：人类的本性。这是因为财产权利是人权。因为上帝是真正的主人。上帝给了人作为他的继任者。一个人，而不是两个个人的替代。但所有的人。所有这些人有一个正确的呼吸。有所有权。是不是他的智力超群的名称，少数资本家和老板。随着资本主义的说，其他地方的财产分配，决定。或者承认国家的决定权。正如他所说的社会主义。总之，所有的人都平等拥有的权利，这是没有提到“联合国宪章”以及！基本权利还没有见过在西方和东方。的基本权利，公共教育，公共卫生，所以被认为是，但在学校的所有权，味道：他们有存款的个人或国家和地区的安全。换句话说，是天生的，每个人的生活和他们的衣着和住房的权利，财产权利是必要​​的。该物业的所有权利，具有优先权。如果有人不拥有其他权利，将是毫无价值的。你说你喜欢吃的，但如果你不能吃的食物。现在的资本主义的角度来看，除了资本家，所有的寄生虫！资本家像寄生虫附着的裙子！虽然在伊斯兰制度下，资本家的伎俩和谎言成为他人的财产的所有者。但更糟糕的是小偷和寄生虫。它不同于资本主义：这只是一个可怜的：他知道自己的钱给别人，但它确实穷人。

ثروت جهاني (ثروت ملل)

امروزه  ديگر ثروت جهان مالك خصوصي،اشتراكي ، بازاري يا سوداگري لازم ندارد، زيرا كه امروز، عصر انسان سالاري به پايان رسيده ، انسانيت حاكم مي باشد.  انسان سالاري يا هيومانيسم مي فرمايد: يك عده انسان ،بايد براي بقيه تصميم بگيرند! حالا اين عده يقه سفيد ها باشند: نام بوركرات ها دارند. و اگر سرمايه دار ها با شند: كاپيتاليزم يا ليبراليزم اقتصادي نام مي گيرند. و اگر اشتراكي باشد كمونيسم نام دارد! اما اسلام و آيين الهي به: انسانيت اهميت مي دهد: به فطرت انسان ها. يعني انسان چون موجود است حق مالكيت دارد. زيرا كه مالك اصلي خدا است. و خداوند هم به انسان مقام جانشيني خود بخشيده. و اين جانشين يك شخص، دو شخص نيست. بلكه همه انسان ها هستند. همه آن هايي كه حق نفس كشيدن دارند. حق مالكيت هم دارند. اينطور نيست كه يك عده به نام سرمايه دار، خود را صاحب هوش برتر بدانند. همانطور كه كاپيتاليزم مي گويد : بجاي ديگران در تقسيم ثروت، تصميم بگيرند. يا دولت ها حق تصميم گيري را از آن خود بدانند. همانطور كه سوسياليزم مي گويد. بطور خلاصه، همه مردم جهان از حق مالكيت مساوي برخوردارند .كه  در اساسنامه سازمان ملل هم به آن اشاره نشده است! در حقوق اساسي غرب و شرق هم ديده نشده است. در حقوق اساسي، آموزش همگاني، بهداشت عمومي و امثال آن مورد توجه بوده، ولي مالكيت را به مكاتب، يعني سليقه هاي: شخصي يا ملي و منطقه اي سپرده اند. بعبارت بهتر: هر انساني كه متولد ميشود، براي حق حيات و مسكن و پوشاك خود، نياز به حق مالكيت دارد. يعني حق مالكيت ،برتمام حقوق اولويت دارد. و اگر كسي مالك نباشد، بقيه حقوق شعاري بيش نخواهد بود. مثل اينكه بگوييم شما حق خوردن غذا داريد، ولي جايي كه بتوانيد غذا بخوريد به شما ندهند. هم اكنون از ديدگاه سرمايه داري، بجز سرمايه داران، همه لومپن هستند ! يعني مانند انگل هستند: كه به دامن سرمايه داران چسبيده اند ! درحاليكه در نظام اسلامي، اين سرمايه داران هستند كه: با كلك و دروغ صاحب اموال ديگران شدند. و از لمپن هم بدتر بلكه دزد هستند. زيرا فرق يك سرمايه دار با: يك فقير فقط دراين است كه :او مال ديگران را مال خود مي داند، ولي فقير چنين كاري نمي كند.

World Wealth (Wealth of Nations)

Today, the owner of other private property, share market or speculation is needed because today, ended the era of democracy, humanity is ruled. Patriarchal man says: a man who should make decisions for the rest! Now the number of white collar must have called bureaucrats. And if you are a capitalist with: capitalism and economic liberalism are called. If communism is to be shared! But the divine law of Islam: that of humanity: the human nature. That is because property rights are human. Because God is the real owner. And God has given to man as his successor. The substitution of one person, not two individuals. But all humans. All those who have a right to breath. Have ownership rights. Is not that a few capitalists in the name of his superior intelligence to know the owner. As capitalism says elsewhere in the division of wealth, decide. Or it recognize the state's right to decide. As he says socialism. In short, all people have equal ownership rights. Which is not mentioned in the UN Charter as well? Fundamental rights have not been seen in the West and the East. Fundamental rights, public education, public health, and so was considered, but the ownership of the school, the taste: they have a personal or national and regional security deposit. Other words: Every human is born, the right to life and their clothing and housing, property rights are needed. The property has priority over all rights. If someone owns no other rights would be worthless. You say you like to eat, but where you cannot eat food. Now the capitalist point of view, except the capitalists, all is parasites! Capitalists like parasites attached to the skirt! While in the Islamic system, the capitalists are: the trick and lie became the owner of the property of others. But even worse are thieves and parasites. It differs from capitalist with: this is just a poor: He knows his own money to others, but it does the poor.

الثروة العالم (ثروة الأمم)

اليوم، هناك حاجة صاحب الملكية الخاصة الأخرى، أو سوق الأسهم المضاربة لأنه اليوم، انتهت حقبة من الديمقراطية، ويحكم البشرية. الرجل الأبوية يقول: رجل يجب اتخاذ قرارات لبقية! الآن يجب أن يكون دعا عدد البيروقراطيين ذوي الياقات البيضاء. وإذا كنت مع الرأسمالية: وتسمى الرأسمالية والليبرالية الاقتصادية. إذا الشيوعية هي التي سيتم تقاسمها! لكن القانون الإلهي للإسلام: أن البشرية: طبيعة الإنسان. ذلك لأن حقوق الملكية هي الإنسان. لأن الله هو المالك الحقيقي. ولقد أعطى الله للإنسان خليفة له. استبدال شخص واحد، وليس اثنين الأفراد. ولكن كل البشر. جميع أولئك الذين لديهم الحق في التنفس. لديك حقوق الملكية. ليس أن الرأسماليين القليلة في اسم ذكائه المتفوق لمعرفة المالك. كما يقول في مكان آخر الرأسمالية في تقسيم الثروة، أن يقرر. أو أنها تعترف بحق الدولة لاتخاذ قرار. كما يقول الاشتراكية. باختصار، كل الناس لديهم حقوق ملكية متساوية.، والتي لم يرد ذكرها في ميثاق الأمم المتحدة، وكذلك! لم ينظر الحقوق الأساسية في الغرب والشرق. واعتبر الحقوق الأساسية، والتعليم العام، والصحة العامة، وهكذا، ولكن ملكية المدرسة، وطعم: لديهم وديعة الأمن الشخصي أو الوطني والإقليمي بعبارة أخرى: ولادة كل إنسان، والحق في الحياة وملابسهم والإسكان، وهناك حاجة إلى حقوق الملكية. الممتلكات، له الأولوية على جميع الحقوق. اذا كان شخص ما يملك لن تكون حقوق أخرى لا قيمة لها. يقول لك هل ترغب في تناول الطعام، ولكن حيث لا يمكن تناول الطعام. الآن نقطة الرأسمالي للعرض، إلا الرأسماليين، وكلها الطفيليات! الرأسماليين مثل الطفيليات التي تعلق على تنورة! بينما في النظام الإسلامي، والرأسماليين هي: خدعة وكذبة أصبح صاحب ممتلكات الآخرين. ولكن أسوأ لصوص والطفيليات. فهو يختلف عن الرأسمالية مع: هذا هو مجرد الفقراء: إنه يعرف ماله الخاص للآخرين، ولكنه الفقراء.

Dünya Varlık (Wealth of Nations)

Bugün, demokrasi dönemi sona erdi çünkü bugün, diğer özel mülkiyet, sermaye piyasası veya spekülasyon sahibi gereklidir, insanlık yönetiliyor. Ataerkil adam diyor ki: kalanı için kararlar gereken bir adam! Şimdi beyaz yakalı sayısını bürokratlar aramış olmalı. Ve kapitalist bir iseniz: kapitalizm ve ekonomik liberalizm denir. Komünizm paylaşılması için ise! Fakat İslam'ın ilahi yasanın: İnsan doğası: insanlığın o. Mülkiyet hakları, insan olmalarındandır. Tanrı'nın gerçek sahibi olduğu için. Ve Tanrı onun halefi olarak insana vermiştir. Bir kişi değil, iki kişinin ikamesi. Ama bütün insanlar. Nefes hakkına sahip herkese. Mülkiyet hakları var. Onun üstün zeka adına bir kaç kapitalistlerin sahibi bilmek değil mi. Kapitalizmin başka zenginlik bölümü de söylediği gibi, karar. Yoksa karar devletin hakkını tanır. O sosyalizm diyor. Kısacası, bütün insanların eşit mülkiyet hakları. Yanı BM Şartı'nda belirtilen değil var! Temel haklar Batı ve Doğu'da görülmemiştir. Böylece Temel haklar, kamusal eğitim, kamu sağlığı, ve kabul edilir, ama okul, tat sahipliğini edildi: Onlar bir kişisel ya da ulusal ve bölgesel güvenlik depozitosu var. Diğer bir deyişle: Her insan doğar, hayatını ve onların hakları için barınak ve giyim, mülkiyet hakları ihtiyaç vardır. Mülkiyet, tüm hakları üzerinde önceliğe sahiptir. Birisi sahibi ise başka hiçbir hak değersiz olacaktır. Eğer yemek gibi söylüyorlar, ama yemek yemek değil nerede. Şimdi bakış kapitalist noktası, kapitalistler dışında bütün parazitler vardır! Etek bağlı parazitler gibi Kapitalistler! İslami sistemin iken, kapitalistler: hile ve yalan başkalarının mülkiyet sahibi oldu. Ama daha da kötüsü hırsızlar ve parazitlerdir. Bu, kapitalist farklıdır: bu sadece bir kötü: O başkaları için kendi parasını bilir, ama kötü yapar.

پدر مادر، شما، متهميد:

احكام نوراني اسلام، در سادگي و ازدواج آسان است. ولي اين روز ها ما شاهد ازدواج هاي پرخرج هستيم. كه شالوده آن لجبازي پدر و مادر ها است. آن ها كه خود، هنگام ازدواج پر كاهي هم نداشتند، الان هر كدام بر سر جوانان خود مي كوبند كه: بايد ثروتمند شوند، بعد ازدواج كنند! سادگي ازدواج خودشان، برايشان عقده شده! و حالا عقده ها را بر سر جوانان خودشان خالي مي كنند. نتيجه آن هم بالا رفتن سن ازدواج است. البته اين چيزي است كه: براي آرامش وجدان خودشان مي گويند. ولي واقعيت چيز ديگري است : بسياري از جوانان كه ازدواج نمي كنند، روبه سوي خود ارضايي آورده اند. و اين بيماري آنان را چنان افسرده و پريشان حال كرده كه: خود را براي هركاري ناتوان مي بينند. و در حاليكه پيرمردان، برخي چند تا زن رسمي، و چند دوست دختر غير رسمي دارند. اينان احساس مي كنند كه: حتي قادر به پيدا كردن يك همسر هم نيستند. و اين سرخوردگي آنان را، تا مرز خود كشي يا ديگر كشي مي برد. و حتي ممكن است به اعتياد،  نيز منتهي شود.عده اي ديگر به دوستي هاي خياباني روي آورده اند: و از ترس پدر و مادر و نيروي انتظامي، فقط در مكان هاي خلوت با يكديگر هستند. و در انظار عمومي يا نزد پدر و مادرشان، جانماز آب مي كشند! عده اي نيز معتقد به زندگي مشترك بدون ازدواج هستند. بسياري از آنان بصورت زوج اما بدون از دواج شرعي، در يك خانه مخصوصا در شمال شهر تهران  با هم زندگي مي كنند.عده اي از آنان به ازدواج با سگ روي آورده اند! و از سگ همچون همسران خيالي خود، لذت مي برند. و با آن خودشان را ارضا مي كنند. عده اي نيز به پير تر ها ،علاقه نشان مي دهند: دختران دنبال پيرمردهاي پولدار هستند. و پسران به دنبال پيرزن هاي ثروتمند! زيرا پيران، هم احترام مي گذارند، هم صاحب رفاه هستند. و هم خيلي زود خواهند مرد. و ماترك كافي به جاي خواهند گذاشت. و در تمام اين گناه ها، پدر و مادر هاي عقده اي، متهم اصلي هستند

 Parents, you should suspect:

Luminous ordinances of Islam, the marriage of simplicity and easy. But these days we are sumptuous marriage. Its foundation is the headstrong parents. Those who, when marriage was no straw, just smash each on our youth that we are rich, and then they are married! Simplicity of their marriage, they are obsessed! And now the heart of the young people themselves is empty. The age of marriage. This is something that is called for calm their consciences. But the reality is different: many people who are not married, are faced by Masturbation. And their disease had been so depressed that his inability to see anything. And while the old man, some woman, some formal, some are informal girlfriend. They feel that they are not even able to find a wife. And their frustration, to the border of suicide or suicide takes longer. And even abuse of the lead. Others on the street are friendly: and fear of parents and the police, in quiet places with each other. And in public or with their parents, prayer rug draw water! Some also believe that cohabitation. And their imaginary dog, like spouses, enjoy. And are satisfied with themselves. Some of the older, sexy show girls who are looking for rich elders. Looking for old rich boys! The elders, respect each other, they are being possessed. And will die soon. And legacy will suffice instead. And all this guilt, the parent of a node, the main accused

الآباء، يجب أن تشك: :

المراسيم مضيئة للإسلام، والزواج من بساطة وسهولة. ولكن في هذه الأيام ونحن زواج باذخ. تأسيسها هو عنيد الآباء. الذين إذا لم يكن الزواج من القش، وسحق كل يوم فقط شبابنا أننا الغنية، ثم يتزوجن! بساطة زواجهما، التي هي هاجس! والآن قلب الشباب أنفسهم فارغة. سن الزواج. هذا هو الشيء الذي يسمى لتهدئة ضمائرهم. لكن الواقع مختلف: تواجه الكثير من الناس الذين ليسوا متزوجين، من خلال الاستمناء. وكان مرضهم كان الاكتئاب بحيث عدم قدرته على رؤية أي شيء. وبينما الرجل العجوز، وبعض النساء، وبعض الرسمية، وبعضها صديقة الرسمية. أنهم يشعرون بأنهم ليسوا حتى تتمكن من العثور على زوجة. وإحباطهم، إلى حدود الانتحار أو الانتحار وقتا أطول. . وحتى الإساءة للقيادة الآخرين في الشارع ودية: والخوف من الآباء والأمهات والشرطة، في أماكن هادئة مع بعضها البعض. وأمام الملأ أو مع والديهم، سجادة صلاة سحب المياه! يعتقد البعض أيضا أن المعاشرة.والكلب وهمية، مثل الزوجين، والتمتع. وراضون عن أنفسهم. بعض كبار السن والفتيات مثير عرض الذين يبحثون عن شيوخ الغنية. أبحث عن الأولاد الغنية القديمة! شيوخ، واحترام بعضهم البعض، ويجري امتلاكها. وسوف يموت قريبا. وسوف تركة تكفي بدلا من ذلك. وهذا كله الشعور بالذنب، والد عقدة، اتهم الرئيسية

Ebeveynler, şüpheli olmalıdır:
İslam'ın Luminous yönetmeliklere, sadelik ve kolay bir evlilik. Ama bu gün biz görkemli evliliği vardır. Kuruluşundan dikbaşlı anne ve babası. Evlilik hiçbir saman iken, sadece biz zengin olduğunu bizim gençlik her şut bulunanlar, daha sonra evli! Onların evlilik Basitlik, onlar saplantı! Ve şimdi gençlerin kendi kalbi boş. Evlilik yaşı. Bu onların vicdanlarını yatıştırmak için denir şeydir. Ama gerçek farklıdır: evli olmayan birçok kişi, Mastürbasyon ile karşı karşıyayız. Ve onların hastalık yeteneksizliği şey görmek için o kadar depresif olmuştu. Ve yaşlı adam, bir kadın, bazı resmi, bazı gayri kız iken. Onlar bile bir eş bulmak mümkün olmadığını hissediyorum. Ve intihar sınırına hayal kırıklığı, ya da intihar daha uzun sürer. . Ve hatta kurşun kötüye sokakta Diğerleri dostu: ve birbirleri ile sakin yerlerde anne ve polis korkusu,. Ve kamu ya da ebeveynleri ile, seccade su çekmek! Bazıları da bu birliktelik inanıyoruz. Ama evde özellikle Tahran'ın kuzeyinde yasal Çiftler olmadan onlardan bir çift birlikte yaşamak., Bir köpek evlenmek için gitti Bazı kime! Ve onların hayali köpek, eşleri gibi, tadını çıkarın. Ve kendilerini memnun. Büyük, sexy show Bazı kızlar zengin büyükleri arıyoruz. Eski zengin çocuklar için arıyorsunuz! Büyükleri, birbirlerini saygı, onlar sahip edilmektedir. Ve yakında ölecek. Ve eski yerine yeterli olacaktır. Ve tüm bu suçluluk duygusu, bir düğümün ebeveyni, ana suçladı

尽管求婚！
我被囚禁了一系列的问题。他回答，他娶了巨大的质量是非常不恰当的着装女性或女性，或告诉路人的人有笑，甚至非法的关系并不重要！耶稣作为他们的宗教，摩西的宗教，和平是在她的！ Vkhlas说。但有足够的宗教穆罕默德PBUH，这个词的来！接下来的一切就是犯罪！它甚至击败追求者，婚姻会是非法行为！已婚和非已婚妇女，所有的人，她的兄弟路人！阅读。将马赫拉姆男女的全视之眼，妹妹！目前尚不清楚谁下令的兄弟姐妹结婚？撒旦只能通过这样的法律！受命于“古兰经”的妇女支付他们的路人。 Vzynt，它的美丽，但她的丈夫表现。但相比之下，最糟糕的遭遇与她的丈夫。而最好的安排，为扫平男人做的大道。行为，让他们知道所有的妓女，之后，它靠近，画水和祈祷地毯，我们是一个好女人！到那里应该知道：有些人谁的兄弟姐妹：一个Pdrya是一个母亲。每个女人都喜欢男人，而不是说，她是我们的妹妹！任何人谁喜欢女人，说这是我们的兄弟。如果是的话，整个古兰经被改变。他们说，女性更愿意将清真圣地！如果年Bgvbkhnd盒，我不觉得羞愧或内疚。但曾经说过：一个临时密码，你可以阅读的时间，虽然这是最坏的诅咒！立即告诉我们，女人不！不要以为我们不好！这意味着上帝保佑清真知识和清真不是神。但是你应该知道：美丽和青春，这是上帝的恩赐。仙神，不要浪费这个礼物。

پيشنهاد ازدواج امري خلاف !

در سريال بامن حرف بزن از زنداني سوالي مي شود. و او جوابي ميدهد كه: نشان ميدهد: در خواست ازدواج جرم بزرگي است !اگر زنان بسيار بدحجاب يا بي حجاب باشند، يا با مردان نامحرم بگو بخند داشته، و حتي روابط نامشروع باشد، مهم نيست! عيسي ع به دين خود، موسي ع  به دين خود، ! مي گويند وخلاص. ولي اين جا فقط كافي است: از دين محمد ص، يك كلمه به ميان بيايد! آن وقت همه چيز جرم محسوب مي شود! وحتي خواستگاران را كتك مي زنند، در خواست ازدواج يك عمل نامشروع مي شود! زن شوهر دار وغير شوهر دار، همه مردان نامحرم را برادر خود! مي خواند. و مرد نامحرم هم همه زنان  را به چشم خواهري مي بيند! معلوم نيست اين عقد خواهر و برادري را چه كسي دستور داده؟ فقط شيطان ميتواند چنين قانوني بگذراند! زيرا در قرآن دستور داده شده كه: زنان خود را از نامحرم بپوشانند. وزينت و زيبايي خود را، فقط براي شوهرشان نشان دهند. اما اين ها برعكس، با بدترين وضعيت با شوهر روبرو مي شوند. و بهترين آرايش ها را ،براي خيابان و مردان هوسران انجام ميدهند. طوري رفتار مي كنند كه همه آن ها روسپي بدانند، و بعد كه به آن ها نزديك مي شوند، جانماز آب بكشند كه: ما زن خوبي هستيم ! از انطرف هم بايد بدانيم: خواهر و برادر فقط كساني هستند كه: از يك پدريا يك مادر باشند. نه اينكه مردان  از هر زني  خوششان آمد، بگويند او خواهر ما است! و يا زنان از هر مردي خوششان آمد، بگويند اين برادر ما است. اگر چنين باشد بايد تمام آيات قران عوض شود. نقل است كه مي گويند زنان به حرام راضي ترند تا حلال ! اگر سال ها باكسي بگوبخند داشته باشند، اصلا احساس شرم يا گناه نمي كنند. ولي همينكه بگويند: بيايد يك كلمه صيغه ،هم بين خودتان بخوانيد، گويا بدترين فحش به آن ها داده شده! فوري مي گويند ما از آن زن ها نيستيم! در باره ما خيال بد نكنيد ! اين يعني: حرام خدا را حلال دانستن، و به حلال خدا عمل نكردن. در حاليكه بايد بدانند: اين زيبايي و جواني، هديه خداوند به آنان است. و با معصيت خدا، اين هديه را ضايع نكنند.

Despite an offer of marriage!

Give me a series of questions to be imprisoned. And he would answer that shows he married the great mass is very inappropriately dressed women or women, or men tell passers have a laugh, and even illicit relations is not important! Jesus as their religion, the religion of Moses, peace be upon her! They get it. But there is just enough: the religion of Muhammad PBUH, the word to come! Then everything is a crime! It even beat suitors; the marriage would be an illegal act! Married and non-married women, all men, her brother passers! Read. Mahram men and women to the all seeing eye, sister! It is not clear who ordered the siblings to marry? Satan can only pass such a law! It was ordered in the Quran that women cover their passers. And decorate their beauty, but for her husband to show. But in contrast, the worst encounter with her husband. And the best arrangement for swinger men doing Ave. Behavior so that they know it all prostitutes, and after that it is near, draw water and prayer rug that we're a good woman! The thither should know: There are people who only sibling of a father or a mother to be. Every woman who liked men rather than, say she is our sister! And any man who liked women, to say this is our brother. If so, the entire Quran is changed. They say that women are more willing to move to Halal Haram! Laugh if you say you have a box for years, I do not feel ashamed or guilty. But once say: get a temporary password, you can read the time, though it was the worst curse! Immediately tell us that women are not! Do not think badly about us! This means God forbid Halal knowledge and Halal not God. But you should know: the beauty and youth, it is the gift of God. And sin God, do not waste this gift.

على الرغم من محاولة للزواج!

أعطني سلسلة من الأسئلة للسجن. وقال انه يظهر أن الإجابة تزوج السواد الاعظم هو غير لائق جدا يرتدي النساء أو النساء، أو الرجال اقول لها المارة يضحكون، والعلاقات غير المشروعة حتى ليس مهما! يسوع دينهم، دين موسى، صلى الله عليه ولها! أن يحصلوا عليها. ولكن هناك ما يكفي: دين محمد عليه الصلاة والسلام، وكلمة للحضور! ثم كل شيء هو جريمة! حتى أنها تغلبت الخاطبين، فإن الزواج يكون عملا غير قانوني! المتزوجين والمتزوجات من النساء غير، وجميع الرجال، المارة شقيقها! قراءة. الرجال والنساء محرم للأخت جميع رؤية العين،! ليس من الواضح الذي أمر الأشقاء على الزواج؟ يمكن تمرير الشيطان إلا مثل هذا القانون! صدر أمر في القرآن أن تغطي المرأة المارة بها. وتزيين جمالها، ولكن لزوجها أن تظهر. ولكن في المقابل، فإن أسوأ لقاء مع زوجها. وأفضل ترتيب للرجال مقلاع القيام افي. السلوك بحيث أنهم يعرفون كل شيء المومسات، وبعد أن من القريب، وسحب المياه الصلاة البساط أننا امرأة طيبة! ينبغي أن نعرف الى هناك: هناك أناس الأخوة فقط من الأب أو الأم أن يكون. كل امرأة تحب الرجال بدلا من، يقولون إنها الشقيقة! والرجل الذي يحب أي النساء، لقول هذا هو أخونا. إذا كان الأمر كذلك، يتم تغيير كامل القرآن الكريم. يقولون أن المرأة أكثر استعدادا للانتقال إلى حلال وحرام! تضحك إذا أنت تقول لديك مربع لسنوات، وأنا لا أشعر بالخجل أو بالذنب. ولكن أقول مرة: الحصول على كلمة مرور مؤقتة، يمكنك أن تقرأ ذلك الوقت، على الرغم من أنه كان أسوأ لعنة! أقول على الفور لنا أن المرأة لا! لا أعتقد سيئة عنا! يعني لا سمح الله معرفة الحلال والحلال الله لا. ولكن يجب أن نعرف: الجمال والشباب، هو عطية من الله. والخطيئة الله، لا تضيعوا هذه الهدية.

Evlenme teklifi rağmen!

Beni hapse gereken bir dizi soru ver. Ve o büyük kitle çok uygunsuz giyinmiş kadınlar ya da kadın, ya da erkek geçenler bir kahkaha var söyle, ve hatta yasadışı ilişkilerin önemli değil evli gösteriyor ki cevap verecek! Din, Musa'nın dini olarak İsa, barış onun üzerine olsun! Anladılar. Ama sadece orada yeterli: Muhammed Aleyhisselâm, kelimenin dini gelmek! Sonra her şey bir suçtur! Hatta talipleri yendi, evlilik yasadışı bir hareket olacaktır! Evli ve evli olmayan kadınlar, bütün erkekler, kardeşi geçenler! Okuyun. Tüm gören gözü, kardeşine mahram erkekler ve kadınlar! Bu kardeşler evlenmek emrini kimin açık değil mi? Şeytan yalnızca böyle bir yasa geçebilir! Bu kadınların geçenler kapsaması Kuran'da emredildi. Ve onların güzelliği süslemeleri, ama kocası göstermek için. Ama aksine, kocası ile kötü karşılaşma. Ve Ave yapıyor swinger erkekler için en iyi düzenlemedir. Hepsi fahişe bunu biliyorum ve bundan sonra yakın Davranışı, böylece biz iyi bir kadın olduğunu su ve seccade çizin! Oraya bilmeli: bir baba ya da olmak bir annenin tek kardeş insanlar vardır. Erkeklerden ziyade sevdim her kadın, o bizim kardeş olduğunu söylüyorlar! Ve bunu söylemek için kadın sevdim herhangi bir adam, bizim kardeşimiz. Bu durumda, tüm Kuran değiştirilir. Onlar kadınlara helal haram taşımak için daha istekli olduğunu söylüyor! Eğer yıl için bir kutu var derseniz gül, ben utanıyorum ya suçlu hissetmiyorum. Ama bir kez söyleyeceğim: geçici bir şifre almak, size zaman okuyabilir, bu kötü laneti olsa! Derhal kadınlar olmadığını söyle! Hakkımızda kötü düşünmeyin! Bu Tanrı korusun helal bilgi ve helal değildir Tanrı anlamına gelir. Ama bilmelisin ki: güzellik ve gençlik, Tanrı'nın armağanıdır. Ve günah Allah'a, bu hediyeyi boşa harcamayın.

更便宜，更便宜，以维持或稳定价格，努力也没用。。现在，我们可以看到，它们的价格突然变成两倍！但不要拔出的市场份额，和购房者仍在队列中的！还是事实，这一切都是昂贵的，买家和卖家，价格仍在等待更多！究其原因是很清楚的：它不是故障的伊斯兰革命，并没有相关的制裁！定义：经济学，分配有限的资源，无限的需求之间的，例如：地球是不高，但人口是高的。土地价格上升，因为需求每天都在增加，但供应量有限。是在所有领域：食品和服装，甚至硬币和货币。那是在“可兰经”！我说，嘲笑的“古兰经”，“可兰经”，是对他很重要：连国王荣幸：“古兰经”和当前Sahebgharanieh德黑兰时间，地点是Sahbqran。它的价值，而不是“可兰经”图片的制裁，而不是革命！后来是阿拔斯王朝，太，及后，一分钱下降，以及国王SNAR，30，甚至制裁，伊朗伊斯兰革命没有！即使伊朗里亚尔的官员，或美元，数万来的意思！所以我们看到，经济发展没有什么做的事情，他们说。经济发展中的物理定律。即：地球物理学相关的，但不是地缘Plytyk！即使在一些国家，税率是固定的一些商品，政府罚款，或器官的发动机防盗锁止系统：刑罚是一样的补贴。后来又出现了一个预算，通货膨胀率翻了他们的表演。需要更多的收入或消费征税是政府补贴的油，它弥补了收入，而不仅仅是基本的东西，补贴消费。

تلاش بيهوده براي ارزاني

ارزان شدن، ارزان نگه داشتن و يا ثابت ماندن قيمت ها، تلاش بي فايده است. زيرا تورم ذاتي رشد و پيشرفت است، و هرچه بيشتر قيمت ها، به طور مصنوعي ثابت نگهداشته شوند،  بدتر است زيرا:  مانند يك فنر، وقتي زياد نگهداشته شود، يك باره مي پرد و جبران همه عقب ماندگي هاي خود را، انجام مي دهد. اكنون ما مي بينيم كه : قيمت خود رو، ناگهان دوبرابر مي شود! ولي كشش بازار خود را از دست نداده، و خريداران همچنان در صف هستند! و يا با اينكه همه چيز گران مي شود ، خريداران و فروشندگان،  همچنان در انتظار بيشتر شدن قيمت هستند! دليل اين امر بسيار واضح است: نه تقصير انقلاب اسلامي است، و نه مربوط به تحريم مي شود!  بنا بر تعريف: اقتصاد توزيع امكانات محدود، بين نياز هاي نامحدود است ، مثلا : مقدار زمين زياد نمي شود، ولي جمعيت زياد مي شود. لذا قيمت زمين بالا مي رود !زيرا تقاضا هر روز بيشتر مي شود، اما عرضه محدود است. در همه زمينه ها اينطور است: خوراك و پوشاك حتي سكه و پول . كساني كه فكر مي كنند پول ايران بي ارزش شده بدانند : پول ايران فقط به زمان ما محدود نمي شود: روزي واحد پول ايران دينار بوده روزي درهم شده يك روز صنار بوده يك زمان عباسي ! و قبل از آن ها هم قران بوده ! الان كه به مسخره قران مي گويند، زماني قران، براي خودش خيلي مهم بوده  : حتي پادشاه افتخار مي كرده كه: صاحب قران است و صاحبقرانيه فعلي تهران هم، محل سكونت آن صاحبقران بوده است .آن موقع كه  قران از ارزش افتاد، نه از تحريم خبري بوده ونه از انقلاب اسلامي! بعدا كه يك عباسي جاي آن را گرفت، همينطور،و بعد كه آن هم از سكه افتاد، و صنار، سي شاهي آمد، بازهم از تحريم يا :انقلاب اسلامي خبري نبود! حتي موقعي كه ريال واحد رسمي  ايران شد، و يا زماني كه تومان،  معني ده هزار روي كار آمد ! بنابر اين مي بينيم كه :تحولات اقتصادي ربطي به اين چيزها كه مي گويند ندارد. تحولات اقتصادي قانوني فيزيكي است. يعني: به ژئو فيزيك مربوط است، نه ژئو پليتيك! اگر حتي در برخي كشورها، نرخ برخي كالاها ثابت است، جريمه آن را دولت، يا ارگان ثابت نگهدارنده ميدهد: اين جريمه همان سوبسيد است. كه بعدا در بودجه ظاهر شده، و تورم دو برابري خود را نشان مي دهد. زيرا دولت براي سوبسيد دادن، نياز به گرفتن ماليات بيشتر، و يا مصرف در آمد نفت دارد، و اين امر باعث مي شود تا: در آمد ها، بجاي صرف مسائل زيربنايي، مصرف سوبسيدي پيدا كند.  

Trying in vain to give

Cheaper, cheaper to maintain, or stabilize prices, the effort is useless. Because inflation is essential for growth and advancement, and the more prices to be artificially kept constant, is worse because, like a spring, when it is held high, all of a sudden jumps and compensate for their backwardness, does . Now we see that their prices have suddenly become twice! But do not pull out of the market, and buyers are still in the queue! Or the fact that everything is expensive, buyers and sellers, the prices are still waiting for more! The reason is very clear: it is not the fault of the Islamic Revolution, and is not related to the sanctions! Definition: economics, distribution of limited resources among unlimited needs, for example: The earth is not high, but the population is high. The price of land goes up! Because demand is increasing every day, but the supply is limited. Yes in all areas: food and clothing, even coins and currency. It was before the Quran! I say that to mock the Koran, the Koran, was very important to him: even the king has honored: the Qur'an and the current Sahebgharanieh Tehran time, the location was Sahbqran. Then it was worth the Koran, not the Photo of sanctions rather than revolution! Later it was an Abbasid, too, and after that the coin Fall, and Sanar, King was thirty, or even sanctions: the Islamic revolution did not! Even when an official of the Iranian Rial, or the dollars, tens of thousands came to mean! So we see that economic development does not have anything to do with the things they say. Economic development is physic  law. I.e.: Geophysics is related to, but not geo Politic! Even if in some countries, the rate is fixed for some commodities, the government fines, or organ of the immobilizer: the penalty is the same subsidy. Which later appeared on a budget, and inflation doubled their shows. The government subsidy to the need to tax more income or consumption is oil, and it makes up in revenue, rather than just basic stuff, does subsidize consumption.

تحاول عبثا أن يعطي

أرخص وأقل تكلفة للحفاظ على، أو استقرار الأسعار، وجهد لا طائل منه. لأن التضخم أمر ضروري للنمو والتقدم، وأن تكون أكثر المعلوماتإخفاء أبقى مصطنع ثابتة، هو أسوأ لأنه، مثل فصل الربيع، عندما عقدت عالية، كل من يقفز فجأة وتعويض تخلفهم، هل . الآن نرى أن أسعارها أصبحت فجأة مرتين! ولكن لا تنسحب من السوق، والمشترين لا تزال في قائمة الانتظار! أو حقيقة أن كل شيء مكلف، المشترين والبائعين، والأسعار لا تزال تنتظر أكثر! والسبب واضح جدا: فهو ليس خطأ للثورة الإسلامية، وليس له علاقة العقوبات! تعريف: الاقتصاد وتوزيع الموارد المحدودة بين احتياجات غير محدودة، على سبيل المثال: إن الأرض ليست عالية، ولكن السكان مرتفعة. أسعار الأراضي ترتفع! لأن الطلب يتزايد كل يوم، ولكن العرض محدود. نعم في جميع المجالات: الغذاء والكساء، والنقود المعدنية وحتى العملات.وكان ذلك من قبل القيرآن! كان الموقع القيرآن والوقت الحالي طهران، ثم أنه كان يستحق القيرآن، وليس: أقول للسخرية أن القيرآن، والقيرآن، من المهم جدا له: حتى الملك وتكريم. الصورة من العقوبات بدلا من الثورة! وكان في وقت لاحق والعباسي، أيضا، وبعد أن انخفض بنس، وصنار الملك وثلاثين، أو حتى العقوبات: الثورة الإسلامية لا! حتى عندما مسؤول من الريال الإيراني، أو على دولار، وعشرات الآلاف جاء ليعني! لذلك نرى أن التنمية الاقتصادية لا يملك أي علاقة مع الأشياء كما يقولون. التطورات الاقتصادية في قوانين الفيزياء. ويرتبط الجيوفيزياء، ولكن لا بيل تيك الجغرافية: أي! حتى إذا كان في بعض البلدان، يتم إصلاح معدل لبعض السلع، والغرامات الحكومية، أو جهاز من أجهزة منع الحركة: عقوبة هو نفس الدعم. التي ظهرت في وقت لاحق على الميزانية، والتضخم تضاعف عروضهم. الدعم الحكومي للحاجة إلى فرض الضرائب على الدخل أو الاستهلاك أكثر هو النفط، وتشكل في الإيرادات، بدلا من الاشياء الأساسية فقط، لا دعم الاستهلاك.

Vermek için boşuna çalışıyor

Daha ucuz, daha ucuz korumak veya fiyatları stabilize etmek için, çaba işe yaramaz. Enflasyon nedeniyle, bir bahar gibi, yüksek tutulduğunda, aniden tüm atlar ve onların geri kalmışlık telafi yapar büyüme ve gelişme için gerekli olan ve daha fiyatları yapay olarak sabit tutulmalıdır, kötüdür Çünkü . Şimdi onların fiyatlar aniden iki kez olmuştur görüyoruz! Ama pazar çekin ve alıcılar kuyrukta hala yok! Yoksa her şey pahalı olması, alıcı ve satıcı, fiyatlar hala daha bekliyor! Nedeni çok açık: İslam Devrimi'nin suçu değil, ve yaptırımları ile ilgili değildir! Tanımı: ekonomi, örneğin sınırsız ihtiyaçlar arasında sınırlı kaynakların, dağıtım: toprak yüksek değildir, ancak nüfusun yüksek. Talep her geçen gün artmaktadır Çünkü arazi fiyat! Kadar gider, ama arz sınırlıdır. Gıda ve giyim, hatta sikke ve para: tüm alanlarda Evet. İran para sadece bizim zaman sınırlı değildir: Onlar para değersiz İran olduğunu biliyorum sananlar günün zaman dinar ve dirhem para birimi, bir süre Abbasi Snar az bir gün! Bu Kur'an önceydi! Hatta kral onur vardır: Ben onun için çok önemliydi Kuran, Kur'an, alay etmek demek Kur'an ve güncel Sahebgharanieh Tahran saati, yeri Sahbqran oldu Sonra, Kur'an değer değildi. devrim yerine yaptırımların Fotoğraf! Daha çok, bir Abbasi oldu ve bundan sonra kuruş düştü ve Snar, Kral otuz, hatta yaptırımlar oldu: İslam devrimi değil mi! İran riyali, ya da dolar resmi, onbinlerce anlamına geldi bile! Bu yüzden ekonomik kalkınma dedikleri şeyler ile ilgisi yok olduğunu görüyoruz. Fizik yasalarına Ekonomik gelişmeler. Ie: Jeofizik ile ilgili değil, jeo Plytyk olduğunu! Hatta bazı ülkelerde ise bu oran immobilizer bazı mallar, hükümet para cezaları, veya organ için sabittir: ceza aynı sübvansiyon olduğunu. Hangi sonra bir bütçe çıktı ve enflasyon gösterileri katına. Daha fazla gelir veya tüketim vergilendirmek ihtiyacı devlet sübvansiyonu yağ olduğunu ve yerine sadece temel şeyler dışında, gelir oluşturan, tüketimi sübvanse etmez.

انقلاب اسلامي جهان

امروزه بايد به جاي انقلاب اسلامي ايران ، انقلاب اسلامي جهان را نوشت. زيرا كه ديگر اين لنقلاب،فقط متعلق ايران  نيست، و جهان صاحب آن است . بنده در سال 1359 كه  همراه هيات به كشورهاي: هند، اندونزي، سنگاپور و تايلند، رفتم. در اندونزي كه بيش از همه اقامت كرديم، با مردم آن جا از نزديك ملاقات مي كرديم، با تمام تبليغاتي كه آمريكائي ها، با زنان نيمه عريان و دادن شكلات، و امثال آن مي كردند، همه مردم ، عكس امام خميني از ما را مي خواستند. يكي از هنرمندان ماهر اندونزي، با رگه هاي پوست موز، عكس امام را در قاب بزرگي، طراحي و نقاشي كرده بود. موقع تحويل آن گفت : اين قاب را به امام خميني هديه مي دهم. از طرف من به ايشان بگوييد: اگر بقول بني صدر محبوبيت امام خميني، در ايران يكي دو ميليون كم شده است. اما در اينجا 140ميليون اضافه شده است! حالا هم اگر برخي از ايراني ها، فكر مي كنند محبوبيت انقلاب اسلامي، در ايران كم شده است، بايد بدانند دهها برابر در جهان اضافه شده است! روز 22 بهمن جهان نشان خواهد داد :كه تا چه ميزان بر اين مسئله اتفاق نظر دارد. لذا ما از مردم دنيا مي خواهيم كه تماشا گر نباشند، و در اين روز به خيابان ها بيايند.هر قدم آنان تيري است به قلب دشمني كه :نمي خواهد حضور آن ها را باور كند. دشمن در سرمستي دوران طفوليت قرن نوزدهم خود، باقي مانده و در روياهاي جواني قرن بيستم ، در هپروت خود سير مي كند. اما مردم وارد قرن بيست و يكم شدند. تمام اتفاقات آن را قبول دارند. در حاليكه دشمنان آن را يك اتفاق ساده مي پندارند. و اصلا آن را نمي بينند، و شايد هم نمي خواهند ببينند. گروه سبز ،نارنجي، سرخ ، بنفش وسفيد، همه در روزهاي انقلاب خودشان بودند، همه چيز را ديده اند. ولي اكنون آن را انكار مي كنند. ولي انكار آنان پستي خودشان را مي رساند. زيرا اگر آن واقعيت وجود نداشت، امروز ما شاهد: بهار عربي و اسلامي در منطقه، و بيداري جهاني در نهضت 99 درصد نبوديم. اگر آن موقع آن حوادث ساخته و پرداخته كسان ديگري بود. الان دامن خودشان را نمي گرفت : آنكه دائم هوس سوختن ما مي كرد  كاش مي آمد و از دور تماشا مي كرد!

Islamic World revolution

Today, instead of the Islamic Revolution in Iran, saying the Islamic world. Because of this revolutionary, not just Iran, and the owner of it. In 1359, I accompanied a delegation countries: India, Indonesia, Singapore and Thailand, I went. Wanted. One of the most skilled artists in Indonesia, with veins of banana peel, a large framed picture of the Imam, who was painting. Timely delivery, said the panel would present Imam. From me to tell them if Bani-Sadr's popularity according to Imam Khomeini, Iran has one or two million low. But there are 140 million plus! Now if some Iranians think of the popularity of the Islamic Revolution in Iran is low, you should know ten times the world has been added! 22 Bahman will show the world: that is what the consensus is on this issue. Ecstasy his childhood enemy in the nineteenth century, early twentieth century remain in dreams, in your Hprvt sails. But people were entering the twenty-first century. All events are accepted. While opponents see it as a simple thing. And did not see it, and maybe they do not want to see. Group of green, orange, red, purple and white, all the days of their revolution, they have seen everything. But now they deny it. But their denial would mail them. Because if it were not true, today we saw: Spring Arab and Islamic region, and 99 percent did not cause the global awakening. If the events of that time were made by others. It was not their skirts: the constant burning desire that we wish we could come and watch from afar!

العالم الإسلامي

اليوم، بدلا من الثورة الإسلامية في إيران، قائلا ان العالم الاسلامي. وبسبب هذا الثوري، إيران فقط لا، وصاحب ذلك. عام 1359، رافقت الوفد من البلدان: الهند وإندونيسيا وسنغافورة وتايلاند وذهبت. في إندونيسيا، ومعظم إقامتنا، التقينا مع الناس هناك وثيقة، مع كل الدعاية التي الأمريكيين، مع نساء شبه عاريات إعطاء الشوكولاتة، وحتى، لجميع الناس، ونحن صورة الإمام الخميني أراد. واحد من الفنانين الأكثر مهارة في إندونيسيا، مع عروق من قشر الموز، صورة كبيرة مؤطرة الإمام، الذي كان يرسم. التسليم في الوقت المناسب، وقال الفريق سيقدم الإمام. من لي أن أقول لهم إذا شعبية بني صدر وفقا لالإمام الخميني، ايران لديها بين مليون أو مليوني منخفضة. ولكن هناك 140 مليون دولار بالاضافة الى! الآن إذا كان بعض الإيرانيين التفكير في شعبية للثورة الإسلامية في إيران منخفض، يجب أن نعرف تمت إضافة عشر مرات العالم! و22 بهمن تظهر للعالم: هذا هو ما توافق على هذه المسألة.نشوة العدو طفولته في القرن التاسع عشر، أوائل القرن العشرين لا تزال في الأحلام، في أشرعة الخاص إلا أن الناس كانوا يدخلون القرن الحادي والعشرين. يتم قبول كافة الأحداث. بينما يرى معارضون بأنها شيء بسيط. ولم ير ذلك، وربما أنها لا تريد أن ترى. مجموعة من الأخضر والبرتقالي والأحمر والأرجواني والأسود، كل أيام ثورتهم، التي شهدت كل شيء. ولكن الآن انهم ينفون ذلك. ولكن إنكارهم البريد لهم. لأنه إذا لم يكن صحيحا، رأينا اليوم: الربيع العربي والمنطقة الإسلامية، و 99 في المئة لم تتسبب في الصحوة العالمية. إذا ما طرحت الأحداث في ذلك الوقت من قبل الآخرين. لم يكن التنانير منهم: الرغبة الشديدة المستمرة التي نحن نتمنى أن يأتي ومشاهدة من بعيد

İslam Dünyası

Bugün, bunun yerine İran İslam Devrimi'nin, İslam dünyasının söyleyerek. Çünkü bu devrimci, sadece İran ve onun sahibi. 1359, ben bir heyet eşlik ülkeler: Hindistan, Endonezya, Singapur ve Tayland, ben gittim. Endonezya'da, çoğu bizim kalmak, biz yarı çıplak kadın çikolatalar veren ve ile Amerikalılar, bu nedenle, tüm insanların, biz İmam Humeyni görüntü olduğunu bütün propaganda, yakın orada insanlar ile bir araya geldi istedi. Muz kabuğu damarları ile Endonezya en yetenekli sanatçılardan biri, resim yapıyordum İmam, büyük bir çerçeveli resim. Zamanında teslimat, panel İmam sunacağını söyledi. Bani Sadr popülerlik İmam Humeyni göre bana bunları söylemek itibaren, İran'ın düşük bir veya iki milyon var. Ama 140 milyon artı vardır! Bazı İranlılar İran İslam Devrimi'nin popülerlik düşünüyorum düşükse Şimdi, on kere dünyaya eklendi bilmeli! 22 Bahman dünyaya gösterecektir: o uzlaşma bu konuda budur. Yani biz olmadığını seyrettik dünyayı, ve gün içinde sokaklara gelmek. Düşman kalbine kurşun her adımda onlara inanmak istemiyor. Ecstasy onun çocukluk düşmanı ondokuzuncu yüzyılda, yirminci yüzyılın sizin Hprvt yelkenler, rüya kalır. Ama insanlar, yirmi birinci yüzyılda girme. Tüm olaylar kabul edilir. Rakipler basit bir şey olarak görürken. Ve onu görmedim, ve belki de görmek istemiyorum. Yeşil, turuncu, kırmızı, Grup mor ve beyaz, onların devrimin bütün gün, her şeyi gördük. Ama şimdi onlar bunu inkar. Ama onların inkar posta onları istiyorum. Bahar Arap ve İslam coğrafyasına ve yüzde 99 küresel uyanış neden olmadı: bu doğru olmasaydı, bugün gördüm. O zaman olayları diğerleri tarafından yapılmamışsa. Onların etekler değildi: biz uzaklardan gelip izlemek isterdim sürekli yanan bir arzu!

 伊斯蘭世界
今天，而不是伊朗的伊斯蘭革命，說伊斯蘭世界。由於這一革命性的，不只是伊朗和它的主人。 1359年，我陪一個代表團國家：印度，印度尼西亞，新加坡和泰國，我去。在印度尼西亞，我們的逗留，我們遇見那裡與人親近，與宣傳的美國人，半裸體的婦女提供巧克力，所以，他們所有的人，我們是伊瑪目霍梅尼的形象想要的。在印尼最熟練的藝術家之一，帶脈香蕉皮，伊瑪目，他當時正在畫一個大相框。交貨及時，小組將提出伊瑪目。從我告訴他們，如果巴尼薩德爾的人氣伊瑪目霍梅尼，伊朗有一兩萬元的低。但也有140多萬！現在，如果一些伊朗人認為伊朗伊斯蘭革命的普及是低的，你應該知道的10倍，世界已加入！ 22巴赫曼將向世界展示：那就是在這個問題上的共識是什麼。“忘我”他的童年敵人在十九世紀，二十世紀初留在夢中，在您的Hprvt的帆。但是，人們在進入二十一世紀。所有的事件都可以接受。儘管對手把它看作是一件簡單的事情。 ，並沒有看到它，也許他們不想看到。集團的綠色，橙色，紅色，紫色和白色的，所有的日子，他們的革命，他們所看到的一切。但現在，他們否認這一點。但他們拒絕將它們郵寄。因為如果它是不正確的，今天我們看到：春天的阿拉伯和伊斯蘭地區，99％的人不導致全球性的覺醒。如果當時的事件是別人的。這是不是她們的裙子不斷的強烈願望，我們希望我們能來觀看遠道而來的！

如何戒菸？

我們都知道，吸煙是一條通往世界的癮。事實上，始端和末端。即吸煙，很顯然，身體和它的神經傳感器，濫用或不開放，。通常情況下癮，50，50。有一半的人有一個積極的態度。而另一半的消極做法。這一半一半％的人是非常容易上癮，5％是非常禁毒！被稱為積極的T-和T-陰性三日（星期二）正常曲線。 17％的人沉迷於小，17％的防沉迷。正面和負面的測試，由2噸。 33.5％的人下了癮。 33.5定量感興趣的癮。即65％的正常曲線，負和T T之間的距離是積極的。最後的戰鬥進行必要的修改的意思，例如：如果平均吸煙一包20支裝捲菸在一天，即65％的人每月13至27支香煙。 50％的20歲以下和每月超過20支香煙的人的百分之五十。半個百分點，不要喝了！半個百分點反對，吸煙是明確的！平均運動也門，沒有人，都需要煙。最美麗的煙霧罐，罐，現在是時間來備份。最美麗的菜餚，是一個抽煙者。吸煙可以引發的渴望。最高的藝術形式，是用於在製造管。有興趣的可以找到他們。因此，捲菸廠，停止宣傳。或者，政府將其關閉。平均變化和趨向於零。因此很明顯，是一個抽煙者擺在首位！但是，當家裡的煙每天的工作，更漂亮，它變得更大，廣告，兒童，黑色宣傳的受害者。姿和使用它。

سيگار چگونه ترك مي شود؟

كارخانه هاي سيگار سازي، دست از تبليغات بردارند. و يا دولت آن ها را تعطيل كند.  

همانطور كه ميدانيم، سيگار دروازه ورود به دنياي اعتياد است.  در واقع هم آغاز است و هم انتها. يعني با كشيدن سيگار ،مشخص مي شود كه بدن شخص و سنسور هاي عصبي آن، پذيراي اعتياد هستند يا خير . بطور نرمال اعتياد، پنجاه، پنجاه است. يعني نيمي از مردم رويكرد مثبت به آن دارند. و نيمي ديگر رويكرد منفي. از اين نيمي، نيم درصد مردم بسيار معتاد، و نيم درصد بسيار ضد اعتياد هستند! كه در منحني نرمال به منفي سه  تي  و مثبت سه  تي  معروف است. 17 درصد مردم كمي معتاد، و 17 درصد كمي ضد اعتياد هستند. كه منفي دو تي  و مثبت  دو  تي  را تشكيل ميدهند. 33.5 درصد مردم، كم توجه به اعتياد. 33.5 نيز كمي علاقمند به اعتياد هستند . بعبارتي در 65 درصد منحني نرمال ،درفاصله  بين يك  تي  منفي و يك  تي   مثبت قرار دارند. لذا مبارزه قطعي با آن، لازمه تغيير ميانگين است مثلا: اگر ميانگين مصرف سيگار يك پاكت، يعني 20 نخ در روز باشد، 65درصد مردم بين 13 تا 27 نخ سيگار مصرف مي كنند. در واقع 50 درصد مردم زير 20و پنجاه درصد بالاي 20نخ سيگار مصرف مي كنند. نيم درصد، اصلا مصرف نمي كنند! و درمقابل نيم درصد، سيگار را با سيگار روشن مي كنند! و اين ميانگين به يمن تبليغات ايجاد شده، يعني مردم نيازي به سيگار نداشتند. حالا هم راه برگشت همين است : تا موقعي كه زيبا ترين قوطي ها، قوطي سيگار است. زيبا ترين ظرف ها، جا سيگاري است. هوس كشيدن سيگار شعله ور مي شود. وقتي بالاترين هنرها، در ساخت قليان بكار ميرود. هركس تمايل پيدا مي كند: يكي از آن ها را داشته باشد.بنا بر اين اگر كارخانه هاي سيگار سازي، دست از تبليغات بردارند. و يا دولت آن ها را تعطيل كند. ميانگين تغيير كرده و به سمت صفر ميل مي كند. بطوريكه گويا از ابتدا سيگاري وجود نداشته است! اما تا هنگامي كه كار خانه سيگار سازي، هر روز بزرگتر و تبليغات آن زيبا تر مي شود، كودكان و نوجوانان، اولين قربانيان اين تبليغات سياه هستند. وبراي ژست گرفتن هم شده از آن استفاده مي كنند.    

How to quit smoking?

Of cigarette factories, the advertising arm lift. Or the government will shut them down.

As we know, smoking is a gateway to the world of addiction. In fact, the beginning and the end. I.e. smoking, it is clear that the body and its neural sensors are open to abuse or not. Normally addiction, fifty, fifty's. Half the people have a positive attitude. And the other half negative approach. This half-half percent of the people are very addicted, and five percent are very anti-drug! The normal curve is known as the Three T-positive and T-negative Tuesday. 17 percent of people addicted to little, and 17 percent are less anti-addiction. Both negative and positive test that consists of two t. 33.5 percent of people under the addiction. Of 33.5 quantitative interested in addiction. Ie 65% of the normal curve, distance between a negative and a t t are positive. The final fight with the necessary changes mean for example: If the average smoking one pack, 20 cigarettes in a day, i.e., 65% of people between 13 and 27 cigarettes per month. Fifty percent of the 50 percent of people under 20 and over 20 cigarettes per month. Half percent, do not drink at all! And a half percent against, with cigarette smoking are clear! The average campaign was created to Yemen, the people did not need to smoke. Now is the time to back up when the most beautiful tins, cans of smoke. Most beautiful dishes, there is a smoker. Smoking can trigger cravings. The highest art forms, is used in the manufacture of pipe. Anyone interested can find one of them have. Thus making the cigarette factories, stop the propaganda. Or the government will shut them down. Mean change and tends towards zero. So apparently there is a smoker in the first place! But when the smoke of home works each day, the more beautiful it gets bigger and advertising, children, the victims of black propaganda. Pose and for the use of it.

كيفية الإقلاع عن التدخين؟

من مصانع السجائر، ورفع الذراع الإعلان. أم أن الحكومة إغلاقها.

كما نعلم، والتدخين هو بوابة إلى عالم الإدمان. في الواقع، فإن البداية والنهاية. أي التدخين، فمن الواضح أن الجسم وأجهزة الاستشعار من العصبية، هي عرضة لإساءة الاستعمال أو لا. الإدمان عادة، الدورة، الدورة ل. نصف الناس لديهم موقف إيجابي. والنهج النصف الآخر سلبي. هم من المدمنين للغاية في المئة هذا نصف نصف الشعب، وخمسة في المئة هي جدا لمكافحة المخدرات! ومن المعروف أن منحنى كالمعتاد يوم الثلاثاء ثلاثة T-T الإيجابية والسلبية. 17 في المئة من الناس المدمنين على القليل، 17 في المئة وأقل المضادة للإدمان. كل اختبار السلبية والإيجابية التي تتألف من اثنين من ر. 33.5 في المئة من الناس تحت الإدمان. 33.5 الكمية المهتمة في الإدمان. أي 65٪ من المنحنى الطبيعي، وبعد المسافة بين السلبية ور ر إيجابية. المعركة النهائية مع التغييرات الضرورية يعني على سبيل المثال: إذا كان متوسط ​​التدخين حزمة واحدة، 20 سيجارة في اليوم، أي 65٪ من الناس ما بين 13 و 27 سيجارة في الشهر. خمسين في المئة من 50 في المئة من الناس تحت 20 وأكثر من 20 سيجارة في الشهر. نصف في المائة، لا تشرب على الإطلاق! ونصف في المئة ضد، مع تدخين السجائر واضحة! لم تم إنشاء حملة المتوسط ​​إلى اليمن، والناس لا تحتاج للتدخين. الآن هو الوقت المناسب لإجراء نسخ احتياطي عندما علب أجمل، علب الدخان. أجمل الأطباق، هناك مدخن. يمكن التدخين يؤدي الرغبة الشديدة. أشكال الفن أعلى، يستخدم في صناعة الأنابيب. أي شخص مهتم يمكن العثور على واحد منهم. مما يجعل مصانع السجائر، ووقف الدعاية. أم أن الحكومة إغلاقها. يعني التغيير ويميل نحو الصفر. على ما يبدو حتى لا يكون هناك المدخن في المقام الأول! ولكن عندما الدخان في المنزل العمل كل يوم، وأكثر جمالا يحصل أكبر والإعلان، والأطفال، ضحايا الدعاية السوداء. وتشكل لاستخدام تكنولوجيا المعلومات.

Nasıl sigarayı bırakmak için?

Sigara fabrikaları ki, reklam kolu kaldırın. Yoksa hükümet onları kapanacaktır.

Bildiğimiz gibi, sigara bağımlılığı dünyasına açılan bir kapıdır. Aslında, başlangıç ​​ve bitiş. Yani sigara, vücut ve onun nöral sensörleri, istismar ya da açık olduğu açıktır. Normalde bağımlılığı, elli, elli adlı. Yarım insanlar olumlu bir tutum var. Ve diğer yarısı olumsuz yaklaşım. Bu insanların yarısı yarım puan çok düşkün, ve yüzde beş çok anti-uyuşturucu vardır! Normal eğri üç T-pozitif ve negatif T-Salı olarak bilinir. Küçük, ve yüzde 17 bağımlısı insanların yüzde 17 daha az anti-bağımlılığı vardır. Iki t oluşur Hem negatif ve pozitif test. Bağımlılığı altındaki insanların yüzde 33,5 'inin. Bağımlılığı ile ilgilenen 33.5 nicel. Yani normal eğri% 65, negatif ve bir t t arasındaki mesafe olumludur. Gerekli değişiklikleri ile final mücadelesinde, örneğin demek: Eğer ortalama içilen bir paket, bir günde 20 sigara, yani, insanlar ayda 13 ila 27 sigara 65%. 20 yaşın altında ve ayda 20 den fazla sigara insanların yüzde 50 yüzde ellisi. Yarım yüzde, hiç içmem! Ve sigara ile karşı bir buçuk yüzde açıktır! Ortalama kampanya Yemen oluşturuldu, insanların sigaraya gerek yoktu. Şimdi yedeklemek için zamanı geldiğinde en güzel teneke, duman kutular. Yemekler çok güzel, bir sigara içen vardır. Sigara istek tetikleyebilir. En yüksek sanat formları, boru üretiminde kullanılır. İlgilenen herkes var bunlardan biri bulabilirsiniz. Dolayısıyla sigara fabrikaları yapma, propaganda durdurun. Yoksa hükümet onları kapanacaktır. Ortalama değişim ve sıfıra doğru eğilimindedir. Yani görünüşe göre ilk etapta bir sigara içen var! Ama ev duman her gün çalışırken, daha güzel daha büyük ve reklam, çocuk, kara propaganda kurbanı olur. Poz ve bunun kullanım için.

يكي از مسايل روزمره مردم، گرسنگي و خريد لقمه اي نان است. كه گاه كار را به گدايي و يا قرض مي كشد. البته در هر كشوري براي اين تغذيه فوري و يا رايگان، فكري شده است. برخي نوانخانه ها تاسيس كرده اند تا: يك وعده غذا توزيع كنند. و يا برخي صندوق صدقات و كمك هاي فوري را راه انداخته اند.  اما بوروكراسي حاكم بر صندوق صدقات و يا نوانخانه ها، باعث مي شود افرادي كه: پيچ وخم اداره را ميدانند، از رانت بيشتري برخوردار باشند. و راحت تر به كمك ها دست پيدا كنند. و كسان ديگر، در پيچ و خم ادارات بمانند. البته آن ها هم، راه هاي فوري تر پيدا كرده اند! برخي سنجاق سر، برخي موچين و برخي نيز از آدامس، براي در آوردن صدقات مردم استفاده مي كنند.  در نوانخانه ها همين طور ند :كساني هستند كه سريع ثبت نام ميشوند، و از غذاها برخوردار مي شوند. ولي اغلب از آن باز مي مانند. رسم اسلام توزيع نقدي و فوري عين در آمد ها، و يا موجودي بيت المال است. لذا علاوه بر اينكه حضرت علي ع، به همه دو درهم را مي داد، بعدا خود شب ها ،كيسه اي نان و خرما برمي داشت، دور شهر مي گشت، تا مبادا گرسنه اي از ليست حذف شده باشد .و يا در مانده اي از راه رسيده باشد . برخي روايت ها نيز: حاكي از آن است كه: يك صندوق خيراتي در مساجد گذاشته ميشد: به صورت رو باز كه: هركس پول اضافه داشت، براي انفاق يا صدقه، در آن بريزد. هركس لازم داشت از آن بردارد. اين رسم تا چندي پيش، بين پهلوانان ايراني ادامه داشت. هدف آن ها اين بود كه صندوق صدقات، بسته نباشد. زيرا بسته بودن آن به معني: راه طولاني بين  دهنده  و دست گيرنده است. در حاليكه روايت است كه: صدقه بايد فوري به دست مستحق برسد.  و الا بعد از مرگ سهراب، نوشدارو فايده اي ندارد. از اين رو بايد در تمام كشورها، و در تمام شهر ها بر سر چهار راه ها، يا داخل ايوان مساجد و معابد: كيسه ، كلاه يا صندوقي  گذاشته شود. ودرب آن باز باشد . ره گذران ي كه ثروتمند هستند، در ان پول ب ريز ند براي خدا، و نياز مندان هم بدون منت  به ميزان حداقل نياز خود بردارند

The alms boxes on the plight

One of the problems of everyday people, hungry and buy a piece of bread. Work sometimes takes the beggar and borrower. Of course, in every country for emergency food and free thinking is. Some of hospice has been established: one to distribute meals. And some funds and charities have launched an emergency aid. But the bureaucracy governing the Fund or hospice charities and causes people: the labyrinthine know, the rents are higher. And easier to get help. And others, to stay in the maze of offices. But they, too, have found a more immediate way! Some pins, some tweezers and some gum for use in the public charities. Similarly, in the hospice and they are those who are registered early, and the foods they enjoy. But most of them stay open. Islamic tradition also became instant cash distribution, or the treasury stock. Therefore, in addition to the Imam Ali AS, the two mixed up all that night later, the cyst was back to bread and dates, tour around town, lest hungry is removed from the list., And the balance of solution is reached. Some of the narrative: it is suggested that a charity fund mosques were set: to open that anyone had extra money to charity or alms, in the shed. Everyone was required to take. The drawn long ago between Iranian athletes continued. Its goal was to fund charities, not closed. Closed because it means: It is a long way between donor and recipient. While the story is that charity should be entitled to immediate. Soon after the death of S., a benefit no panacea. It should be in all countries and in all four cities on the way, porch or inside mosques and temples: bag, hat or box is placed. The door is open. The living God, who are rich in B pours money for God and for those who need the least amount of time without obligation to take

 مربعات الصدقات على محنة

واحدة من المشاكل من الناس، كل يوم من الجوع وشراء قطعة من الخبز. العمل يأخذ في بعض الأحيان المتسول والمقترض. بطبيعة الحال، في كل بلد للأغذية الطوارئ والتفكير الحر هو. وقد وضعت بعض المستشفيات: واحد لتوزيع وجبات الطعام. وبدأت بعض الصناديق والجمعيات الخيرية والمساعدات الطارئة. لكن البيروقراطية التي تحكم الجمعيات الخيرية أو المستشفيات وصندوق الناس أسباب: في متاهات يعرف، والايجارات مرتفعة. وأسهل للحصول على المساعدة. وغيرها، للبقاء في متاهات المكاتب. لكنها، أيضا، قد وجدوا طريقة أكثر إلحاحا! بعض الدبابيس، وبعض ملاقط وبعض الصمغ لاستخدامها في الجمعيات الخيرية العامة. تكية من نفس: أولئك الذين يتم تسجيلهم في وقت مبكر، والأطعمة التي يتمتعون بها. لكن معظمها تبقى مفتوحة. التقاليد الإسلامية أيضا أصبح الفورية توزيع نقدي، أو أسهم الخزانة.يتم التوصل إلى حل. بعض السرد: يقترح أن تم تعيين المساجد الصندوق الخيري: كان لفتح أن أي شخص اموال اضافية للجمعيات الخيرية أو الصدقات، في السقيفة. والمطلوب من الجميع اتخاذها. وضعت منذ فترة طويلة بين الرياضيين الإيرانيين استمر. كان هدفها لتمويل المنظمات الخيرية، ليست مغلقة. أغلقت لأنها تعني: إنه طريق طويل بين المتبرع والمتلقي. وينبغي في حين أن القصة هي التي يحق الإحسان إلى القريب. بعد فترة وجيزة من وفاة S.، لا فائدة الدواء الشافي. ينبغي أن يكون في جميع البلدان وفي جميع المدن الأربع على المساجد الطريقة، الشرفة أو داخل المعابد و: يتم وضع كيس، وقبعة أو مربع. الباب مفتوح.

Filmde sadaka kutuları
Aç günlük kişi, sorunlarından biri ve bir parça ekmek al. Çalışma bazen dilenci ve borçlunun alır. Tabii ki, acil gıda ve özgür düşünce için her ülkede olduğunu. Darülaceze Bazı kurulmuştur: biri yemek dağıtmak. Ve bazı fonlar ve yardımlar acil yardım başlattı. Ancak Fon veya darülaceze hayır ve nedenleri halkının yöneten bürokrasi: Labirentin biliyorum, kiralar yüksektir. Ve daha kolay yardım almak için. Ve diğerleri, ofisler ve labirent içinde kalmak. Ama onlar da, daha ivedi bir yol bulduk! Bazı iğne, bazı cımbız ve kamusal yardım kullanılmak üzere bazı sakız. Benzer şekilde, darülaceze ve onlar erken kayıtlı olanların ve onlar zevk gıdalardır. Fakat onların çoğu açık kalacak. İslam geleneğinde de anında nakit dağıtımı veya hazine hisse senedi oldu. Dolayısıyla, İmam Ali'nin yanında AS, iki tüm sonra o gece kadar karışık, kist aç listesinden çıkarılır diye., Şehirde, ekmek ve tarihleri ​​geri bir tur oldu, Ve dengesi çözüme ulaşılmış. Anlatı bazıları: bir sadaka fon cami kuruldu öne sürülmektedir: açmak için herkesin barakada, sadaka veya sadaka için ekstra para vardı. Herkes almak için gerekli oldu. Devam İranlı sporcu arasındaki uzun zaman önce çekilmiş. Hedefine kapalı değil, fon yardım etmekti. Demek çünkü Kapalı: Bu verici ve alıcı arasındaki uzun bir yoldur. Hikaye olsa da bu sadaka hemen hakkına sahip olması gerekir. Yakında S., bir yarar hiçbir derde deva ölümünden sonra. Tüm ülkelerde ve bu arada, sundurma veya içinde camiler ve tapınaklar dört ilde olmalıdır: çanta, şapka veya kutu yerleştirilir. Kapı açık.

穆斯林男孩和女孩的友誼，從我們這個時代的必需品。當涉及到情人節，宣傳就開始了。西拿下所有的男孩和女孩，他們希望，在西方國家，它是開放的男性和女性朋友，來到這個世界！他們認為：上帝創造了他們，忘記他們，知道那是什麼！女孩認為他們所有的問題都解決了，只是需要多一點的每一天，奠定了你的頭髮！男孩的想法，每天都有新的女孩把旅遊。而他們的工作！一些伊斯蘭恐怖，使武術的人員，他們正在尋找指導：一個沉重的打擊！然而，這在西方自由的女孩和婦女，只為富人。窮人吸煙，不這樣做的另一件事！姐妹們和他們的母親被迫放蕩，例如，一口麵包滿意！和拍打它感染。只是因為該別墅擁有一輛汽車，他們將有一天，母親或姐妹的客人！
我只想說德黑蘭，Fath的阿里·沙阿是一個一百女性。雖然沒有性的權力。 ，並刺激Eshratabad自己的，是正確的！不是很多，因為他有他的妻子來掩蓋虛弱。顯然，大多數的豐富，很多女性都被騙了，也一樣，只是為了掩蓋自己的失敗。而女人在街上都知道這一點，並獲得最高的價格，所以不說話。相信從事賣淫活動或街道，有兩種男人：強大的，沒有錢！窮人和富人！如果你想賺錢和尊重後者，如果你想享受免費的錢！
但在伊斯蘭男性和女性的朋友，也沒有禁止。他們即使是很小的孩子可以一起與她的父親的許可。只有在這種友誼是不同的，放蕩的，應該是第一位的。沒有其他人不知道。自我尊重和愛之間。其次，立法規定的話，他們顯然是同一種語言。事實上，合同，無論是永久或暫時的結論。第三，不僅拉奇達，女士的父親的許可。

دوستي دختر و پسر در اسلام

طراحي دوستي دختر و پسر در اسلام، از ضروريات عصر ما است. زيرا وقتي كه روز والنتاين مي آيد، تبليغات منفي شروع مي شود. و همه دختران و پسران غرب زده، آرزو مي كنند كه در يك كشور غربي كه: در آن دوستي دختر و پسر آزاد است، به دنيا مي آمدند ! آن ها تصور مي كنند :خداوند كه آن ها را آفريده، فراموش شان كرده ،و نميداند با آن ها چه كند! دختر ها فكر مي كنند: همه مشكلات شان حل شده، فقط مانده كه هر روز كمي بيشتر، مو هاي خود را بيرون بگذارند! و پسر ها در اين فكر كه: هر روز دختر تازه اي را به تور بياندازند. و سركار بگذارند! وحشت برخي از آن ها از اسلام، به قدري است كه :حتي به فنون رزمي روي مي آورند تا: مبارزه اي سنگين را با ماموران و گشت ارشاد دنبال كنند! اين در حالي است كه: در غرب آزادي دختران وزنان ، فقط براي ثروتمندان است. و جوانان فقير جز آه كشيدن، كار ديگري نمي توانند بكنند! مجبورند به هرزگي خواهران و مادران شان، براي مثلا لقمه اي نان، رضايت بدهند! و دامان آن ها را آلوده ببينند. فقط به اين دليل كه: طرف ماشين و ويلا دارد، و ميتواند يكي دو روز آنها را، به همراه مادر يا خواهرش مهمان كند!

ميگويند در همين تهران، فتحعلي شاه با اينكه سيصد تا زن داشت. ولي قدرت جنسي نداشت. و براي تحريك خودش عشرت آباد، را درست كرده بود! اصلا زيادي زن او، بدليل پوشش دادن به ناتواني جنسي اش بوده است . اغلب ثروتمندان هم كه ظاهرا، زنان زيادي را فريب مي دهند، نيز فقط براي: پوشش ناتواني خودشان است. و زنان خياباني هم اين را مي دانند، و بالاترين قيمت را مي گيرند، تا صحبتي نكنند.  به اعتقاد زنان روسپي يا خياباني، مردان دو دسته هستند: قوي و بدون پول ! ضعيف و پولدار! اگر پول و احترام مي خواهند به دسته دوم رو مي كنند و اگر لذت بدون پول مي خواهند به دسته اول !

اين در حالي است كه در اسلام، هيچ منعي بين دوستي دختر و پسر نيست. آن ها حتي در سنين كوچكي هم، ميتوانند با اجازه پدردختر با هم باشند. فقط فرق دوستي ها در اين است كه: اولا نبايد به هرزگي برسد. يعني هيچكدام سراغ كسان ديگر نروند. و به عشق بين خود احترام بگذارند. ثانيا :كلماتي را كه شارع مقرر فرموده، به روشني بين هم برزبان بياورند. و در واقع عقد را، چه به صورت دائم يا موقت، منعقد نمايند. ثالثا فقط در دوشيزه غير رشيده،اجازه پدر لازم است.

 Male and Female Friendship in Islam

Friendship of Muslim boys and girls, from the necessities of our times. When it comes to Valentine's Day, propaganda begins. West scored all boys and girls, they wish that in a western country that it is open to male and female friends, came to the world! They think: God created them, forget them, and know what it does! Girls think all their problems are solved, just needed a little more each day, lay out your hair! And the boys in the idea that every day a new girl to put the tour. And they work! Some of the horrors of Islam, so that: to take on even the martial arts: a heavy fight with the officers and they were looking for guidance! However, that girls and women in West Liberty, just for the wealthy. And the poor people who smoke, do not do another thing! Sisters and their mother are forced to debauchery, for example, a morsel of bread to satisfaction! And they lap it infects. Just because: The villa has a car, and they will be one day, a mother or sister with the guests!

Just saying Tehran, Fath Ali Shah was an hundred and women. Although no sexual power. And to stimulate Eshratabad himself was right! Not a lot of his wife, because he has to cover impotence. Most of the rich, apparently, a lot of women are deceived, too, just to cover their own failures. And women in the street know this, and get the highest price, so do not talk. Believed to be prostitutes or street, there are two kinds of men: strong and no money! Poor and rich!

But in Islam, there is no prohibition of male and female friends. They even small children can be together with her father's permission. Only in this friendship is different to that debauchery should come first. None of the others do not know. Between self-respect and love. Secondly, the legislator prescribes words; they are clearly the same language. In fact, the contract, either permanently or temporarily, to conclude. Thirdly, not only Ms, the father's permission.

الذكور والإناث في الإسلام الصداقة

الصداقة من الأولاد والبنات مسلم، من ضرورات عصرنا. عندما يتعلق الأمر عيد الحب، يبدأ الدعاية. وسجل الغربية جميع الفتيان والفتيات، وأنها ترغب في أن دولة غربية أن كان مفتوحا للأصدقاء من الذكور والإناث، وجاء الى العالم! يعتقدون: خلق الله لهم، ننساهم، ومعرفة ما تقوم به! وضع الفتيات تعتقد أن تحل جميع مشاكلهم، يحتاج أكثر قليلا كل يوم، من شعرك! والأولاد في فكرة أن كل يوم فتاة جديدة لوضع هذه الجولة. وتعمل! بعض من ويلات الإسلام، بحيث: أن يأخذ على فنون الدفاع عن النفس حتى: معركة عنيفة مع الضباط وكانوا يبحثون عن التوجيه! مع ذلك، أن الفتيات والنساء في الحرية الغربية، فقط للأثرياء. والفقراء الذين يدخنون، لا تفعل شيء آخر! ويضطر الأخوات وأمهم إلى الفجور، على سبيل المثال، لقمة الخبز لرضا! وكانت اللفة أن يصيب. لمجرد: وفيلا على السيارة، وأنها ستكون في يوم من الأيام، الأم أو الأخت مع الضيوف!

فقط أقول طهران، وكان فتح علي شاه مئة والنساء. على الرغم من عدم القدرة الجنسية. وحفز Eshratabad نفسه، كان على حق! ليس هناك الكثير من زوجته، لأن لديه لتغطية العجز. معظم الأغنياء، على ما يبدو، هي خدع الكثير من النساء، أيضا، فقط لتغطية فشلهم الخاصة. والنساء في الشارع يعرف ذلك، والحصول على أعلى سعر، لذلك لا تتحدث. يعتقد أن المومسات أو الشارع، وهناك نوعان من الرجال: القوي والمال لا! الفقراء والأغنياء! إذا كنت تريد هذا الأخير لكسب المال والاحترام، وإذا كنت ترغب في التمتع المال الحرة الأولى!

ولكن في الإسلام، لا يوجد حظر من الأصدقاء الذكور والإناث. أنها يمكن أن تكون صغيرة حتى الأطفال معا بإذن أبيها. يجب فقط في هذه الصداقة يختلف عن الفجور التي يأتي أولا. أي من الآخرين لا أعرف. بين احترام الذات والحب. ثانيا، ينص المشرع الكلمات، من الواضح أنها نفس اللغة. في الواقع، فإن العقد، إما بصفة دائمة أو مؤقتة، إلى إبرام. ثالثا، ليس فقط السيدة رشيدة، إذن الأب.

İslam'da Kadın ve Erkek Dostluk
Çağımızın gereklerine Müslüman kız ve erkek Arkadaşlık,. Sevgililer Günü gelince, propaganda başlar. Batı tüm kız ve erkek attı, onlar, bir batılı ülkede kız ve erkek arkadaşlar açık olduğunu diliyorum dünyaya geldi! Onlar düşünüyorum: Tanrı onları yaratan, onları unutmak ve ne yaptığını biliyorum! Kızlar sadece her gün biraz daha gerekli, tüm sorunların çözülebileceğini düşünüyorum, saçını yatıyordu! Ve fikir çocuklar her gün yeni bir kız tur koymak olduğunu. Ve de işe yarıyor! İslam'ın dehşet bazıları, böylece: memurları ve onlar rehberlik aradılar ağır bir kavga: hatta dövüş sanatları üzerine almak! Ancak, sadece zenginler için West Liberty bu kızlar ve kadınlar,. Ve duman yoksul insanların, başka bir şey yapmayın! Sisters ve anneleri, örneğin ekmek bir lokma memnuniyeti, sefahat zorunda kalıyor! Ve onlar bunu bozar kucağına. Çünkü: villa bir araba var, ve onlar misafirler ile bir gün, bir anne veya kız kardeşi olacak!
Sadece Tahran söyleyerek, Fath Ali Şah bir yüz ve kadınlar oldu. Hiçbir cinsel gücü rağmen. Ve kendini Eshratabad uyarmak için, haklıydı! Karısı değil bir sürü, o iktidarsızlık karşılamak zorunda çünkü. Zengin çoğu, görünüşe göre, kadın bir sürü sadece kendi başarısızlıklarını örtbas etmek de aldatıyor. Ve sokakta kadınlar bunun farkında ve yüksek fiyat olsun, bu yüzden konuşmak istemiyorum. Güçlü ve hiç para: fahişe ya da sokak olduğuna inanılan, iki çeşit insan var! Yoksul ve zengin! Para ve saygı yapmak ikincisi istiyorsanız ve ilk özgür para keyfini çıkarmak istiyorsanız!
Fakat İslam, erkek ve bayan arkadaşlar herhangi bir yasak yoktur. Onlar küçük çocuklar bile babasının izni ile birlikte olabilir. Sadece bu dostluk bu sefahat farklıdır önce gelmelidir. Diğerlerinin hiçbiri bilmiyorum. Öz-saygı ve sevgi arasında. İkincisi, yasa koyucu kelimeleri belirler, onlar açıkça aynı dili vardır. Aslında, sözleşme, sürekli ya da geçici, sonuçlandırmak. Üçüncüsü, Ms Rachida, babasının izni sadece.

文化整合
異常的物質文化，人類的成就。不管是什麼人，這是以前沒有創建的，是文化。這就是所謂的文化：社會和政治文化的一個子集。 A.他們每個人，也有亞文化。由於殖民政策，促進文化的衝突。其目的是進一步分割，文化是可以互相打架。 ，使國家劃分。佔主導地位的文化，殖民文化不文化的發展，而且在文化方面是反動和倒退。自那以後，已經沒有其他的文化。每個人都瘋狂。從那時起，佔主導地位的文化，他們不記得了，是不可達的。例如，產業，技術，人們從來沒有被教導做。是殖民地的壟斷。銀行和金融問題，以及它的壟斷地位。而其他國家，這僅僅是一個副本。問為什麼不。如果要求的話，聽到的答案，需要殖民統治，殖民統治的要求，例如，我們被告知，如果沒有，你就不能進步！所以殖民地掠奪的財富，他們的工資！但到了今天，也門革命中，佔主導地位的文化已經改變，和它的人民，是不是殖民債務。是不是在找他們的要求。伊斯蘭文化，伊斯蘭覺醒運動為99％，知情人士說，他們的權利。殖民掠奪他們的財富，而不是，鼓勵和正確的認識。小偷和約翰尼得到解決。今天，每個人都知道誰是真正的恐怖分子，誰是恐怖分子。協調系統的殖民電影和大眾媒體，為他們做廣告，人們相信它是證明！不需要按伊斯蘭革命，虛假宣傳，其合法性和有偏見的媒體浪潮，騎吧！

وحدت فرهنگي

فرهنگ مواد غير طبيعي، و دستاورد بشري است. يعني هرچه را انسان، به وجود آورده كه: قبلا نبوده ،فرهنگ نام دارد. اين فرهنگ داراي زير مجموعه هايي بنام: فرهنگ سياسي اجتماعي و.. است. هريك از آن ها، خرده فرهنگ نيز دارند . سياست استعماري تا كنون، تضاد فرهنگي را تبليغ مي كرد. و هدف آن ها اين بود كه: فرهنگ ها هرچه بيشتر خرد شوند، تا با يكديگر ستيزه داشته باشند. و باعث تفرقه ملت ها باشند. و فرهنگ غالب، فرهنگ استعماري باشد كه: نه برمبناي فرهنگ پيشرفت، بلكه برحسب فرهنگ ارتجاعي و واپس گرا باشد. زيرا در آن صورت، هيچ فرهنگي ديگري را نمي پذيرفت. و همه دور خود چنبره مي زدند. و چون آن ها، فرهنگ مسلط را، ياد نمي دادند، دست نيافتني مي شد. مثلا صنعت، تكنولو‍ژي ، هرگز به ملت ها آموزش داده نمي شد. و در انحصار استعمار بود. مسائل مالي و بانكداري نيز: فقط در انحصار آن ها بود. و ديگر كشورها، فقط بايد به نسخه هايي كه آن ها مي گفتند، عمل مي كردند. واز چرايي آن نمي پرسيدند. و اگر هم مي پرسيدند، جوابي ميشنيدند كه: نياز استعمار به مستعمره را، به عنوان نياز مستعمره به استعمار، مطرح كند مثلا: مي گفتند ما اگر نباشيم، شما پيشرفت نمي كنيد! و لذا غارت ثروت هاي مستعمرات را، دستمزد خود معرفي مي كردند! امروزه ولي، به يمن انقلاب اسلامي، فرهنگ مسلط تغيير كرده ،و ديگر مردم خود را، بدهكار استعمار نمي دانند. بلكه به دنبال مطالبات خود هستند. فرهنگ انقلاب اسلامي، تحت عنوان بيداري اسلامي يا نهضت 99درصدي، مردم را به حقوق خود آشنا كرد. و بجاي اينكه استعمار را براي غارت ثروت هايشان، تشويق كنند و محق بدانند. آن ها دزد و جاني خطاب مي كنند. امروزه همه ميدانند كه تروريست واقعي كيست، و چه كسي تروريست پرور است. و نظام هماهنگ سينما و رسانه هاي جمعي استعماري، هرچه تبليغ مي كنند، مردم ضد آن را باور مي كنند! لذا انقلاب اسلامي بدون نياز به رسانه، حقانيت خود را بر موج تبليغات دروغين و مغرضانه رسانه ها، سوار مي كند!  

 Cultural Unity
Abnormal material culture, and human achievement. Whatever the man created that was not previously, culture is. This is called a subset of culture: social and political culture. A. Each of them, also have subcultures. Since colonial policy, promote a culture of conflict. The aim was that cultures are further split to be fighting with each other. And makes the nations are divided. And the dominant culture, colonial culture that is not based on the development of culture, but also in terms of culture is reactionary and retrogressive. Since then, there has been no other culture. And everyone went around the bend. Since then, the dominant culture, they do not remember, was unreachable. For example, industry, technology, people have never been taught to do. And was the colonial monopoly. Banking and financial issues as well: it was only a monopoly. And other countries that it is only a copy of said being. And asked why not. And if asked, hearing answers that need to colonial rule, as required colonial rule, is the example we are told that, if not, you cannot progress! So plundered wealth of the colonies, their wages were introduced! But today, the Yemeni Revolution, the dominant culture has changed, and its people, are not colonial debt. Their demands are not looking. Islamic culture, Islamic Awakening movement as 99 percent, said people familiar with their rights. For colonial plunder their wealth and instead, encourage, and the right to know. The Thief and Johnny are addressed. Today, everyone knows who the real terrorist is, and who terrorists are. And coordinated system of colonial cinema and mass media, as they advertise, people believes it is proof! No need to press the Islamic revolution, its legitimacy on false propaganda and biased media wave, ride it!

الوحدة الثقافية
الشاذ الثقافة المادية، وتحقيق الإنسان. مهما كانت خلق الإنسان لم يكن في السابق، والثقافة هي. وهذا ما يسمى مجموعة فرعية من الثقافة: الثقافة الاجتماعية والسياسية. A. كل واحد منهم، وأيضا ثقافات فرعية. السياسة الاستعمارية منذ وتعزيز ثقافة الصراع. كان الهدف أن يتم تقسيم مزيد من الثقافات إلى أن القتال مع بعضها البعض. وتنقسم يجعل الأمم. والثقافة السائدة، والثقافة الاستعمارية التي لا يقوم على تنمية الثقافة، ولكن أيضا من حيث الثقافة هي رجعية وتراجعية. ومنذ ذلك الحين، لم تكن هناك أي ثقافة أخرى. وذهب الجميع وصلت مداها. ومنذ ذلك الحين، والثقافة السائدة، فهي لا تذكر، كان يتعذر الوصول إليه. على سبيل المثال، والصناعة، والتكنولوجيا، والناس لم تكن تعلم أن تفعل. وكان احتكار الاستعمارية. المصرفية والمسائل المالية وكذلك: إلا أنها كانت الاحتكار. واعتبرت دول أخرى أن أنها ليست سوى نسخة من الوجود. وتساءل لماذا لا. وإذا طلب، والاستماع الى اجابات التي تحتاج إلى الحكم الاستعماري، كما يتطلب الحكم الاستعماري، هو المثال كما قيل لنا أنه إذا لم يكن كذلك، لا يمكن التقدم! الثروة نهبت حتى من المستعمرات، وأدخلت أجورهم! ولكن اليوم، الثورة اليمنية، تغير الثقافة السائدة، وشعبها، ليست الديون الاستعمارية. مطالبهم لا يبحثون. وقال الثقافة الإسلامية، وحركة الصحوة الإسلامية بنسبة 99 في المئة، والناس على دراية بحقوقهم. لنهب ثرواتها والاستعمار بدلا من ذلك، تشجيع، والحق في أن يعرف. وتناول اللص وجوني. اليوم، والجميع يعرف من هو الإرهابي الحقيقي، والذين هم الإرهابيين. ونظام المنسق لسينما الاستعمارية وسائل الإعلام، وأنها تعلن، والناس يعتقدون أنه دليل! لا حاجة للضغط على الثورة الإسلامية، شرعيتها على الدعاية الكاذبة والمتحيزة موجة وسائل الإعلام، وركوب ذلك!

Kültürel Birlik
Anormal maddi kültür, ve insan başarı. Adam önce değildi oluşturulan neyse, kültürdür. Sosyal ve siyasal kültür: Bu kültür bir alt kümesi denir. A. Her biri, aynı zamanda alt kültürleri mevcuttur. Sömürge politikasının bu yana, bir çatışma kültürünü teşvik. Amacı kültürler daha birbirleri ile mücadele edilmesi bölünür oldu. Ve milletler ayrılır yapar. Ve kültürünün gelişimine dayalı, aynı zamanda kültür açısından değil egemen kültür, sömürge kültürü gerici ve irticai olduğunu. O zamandan beri, başka hiçbir kültür olmuştur. Ve herkes viraj çevresinde gitti. O zamandan beri, egemen kültür, onlar hatırlamıyorum, ulaşılamaz oldu. Örneğin, sanayi, teknoloji, insanların yapmak öğretilir olmamıştı. Ve sömürge tekeli oldu. Bankacılık ve sıra finansal konular: sadece bir tekel oldu. Ve sadece bir kopyası olduğu diğer ülkelerde olmak dedi. Ve neden sordu. Ve eğer gerekli sömürge kural olarak, sömürge yönetiminin gerek cevaplar, işitme sordu, biz değilse, size ilerleme olamaz, olduğu söylendi örnektir! Kolonilerin Yani yağmalanmış servetlere, maaşlarını tanıtıldı! Ama bugün, Yemen Devrimi, egemen kültür değişti, ve halkının, sömürge borç değildir. Onların talepleri aramıyorum. İslam kültürü, yüzde 99 olarak İslami Uyanış hareketi, kendi hakları olan insanlar tanıdık dedi. Sömürgeci yağma için kendi zenginlik ve bunun yerine, teşvik, ve doğru bilmek. Hırsız ve Johnny ele alınmaktadır. Bugün herkes kim gerçek terörist olduğunu biliyor, ve teröristlerin kim. Gibi onlar tanıtımı Ve sömürge sinema ve medyanın koordineli bir sistem, insanlar kanıtı olduğuna inanıyorum! İslam devrimi basmanıza gerek yok, sahte bir propaganda ve önyargılı medya dalgası üzerine meşruiyetini, onu binmek!

電影是處於懸空狀態
Fajr國際電影節，這是雜燴電影沒有傾斜。在地獄之間：腐敗和道德的堅持和電影院。一方面，公共援助，但調味明顯的虛偽和宗教。另一方面，衛星，賣淫和性吸引力的與反Banzam的香料。即使保羅的路徑可能不是這個硬！藝術家勇敢的心，我們必須打擊腐敗，是微不足道的。電影的世界是不是圭亞那空Mjyz。但他們中的大多數都是反戰士！由於沒有欺騙，沒有內容：世俗的故事，有一個宗教的色調，以及多達一匹馬或宗教，是迷信。當然，希望這是世界上發生的一些新的東西。這是正確的，好萊塢！ ，而不是女演員的多功能性是他的標誌，象徵聖母瑪利亞是她的！有伊朗人，而不是與喬利英吉利拍攝照片，用自己的臉頰上神聖的基督！這當然是不遠處的好萊塢人。反道德和倫理的認識。當是正確的好萊塢，寶萊塢印地文也是如此。從寶萊塢，我們看到新的電影，這不是不可能的那個時代。當然，順便地說，在電影中，後​​端是破碎的，但是，外觀，以及能夠打開自己的地方。但這些影片的敗壞費迪南德帳戶。 F.，而爛片的電影，它反對！ F.這是不可能的，一個摔跤手的床，很接近了。但在電影的世界，在那裡他曾經光顧。榮譽，榮譽和男子氣概，他做的電影。但由於呻吟的污泥鮮花，荊棘和刷，所有的值已經被破壞了，而剩下唯一性和葡萄酒！現在的電影是這樣的：酒和女人的或不！伊朗伊斯蘭共和國的伊瑪目霍梅尼說：“我們的電影不同意，我們不同意賣淫。

سينما همچنان در برزخ

جشنواره بين المللي فجر، درحالي برگزار مي شود كه: هنوز فيلم هاي آبگوشتي راه خود را كج نكرده اند. و سينما در برزخ بين: فساد و اخلاق گير كرده است. در يك طرف كمك هاي دولتي، ولي چاشني رياكاري و ديانت داري ظاهري. در طرف ديگر ماهواره ها ، و جاذبه هاي جنسي و فساد و فحشا با چاشني ضديت بانظام . حتي پل صراط هم ممكن است به اين سختي نباشد! هنرمندان سلحشوري كه: توان مبارزه با فساد را داشته باشند، بسيار اندك هستند. البته دنياي سينما، خالي از مجيز گويان هم نيست. اما بيشترشان ضد سلحشور هستند! نميتوان با رياكاري، محتوايي جز: داستان هاي سكولاريستي كه: رنگ و لعاب مذهبي دارند، داشت و يا مذهب را درحد يك اسب، به خرافات نزديك مي كنند. البته ميتوان اميد وار بود: در جهان اتفاق تازه اي بيافتد. و آن اينكه هاليوود اصلاح شود! و بجاي اينكه نماد او هنرپيشه زن همه كاره باشد، مثلا نماد او بشود حضرت مريم! آن وقت ايراني ها هم كه ميروند انجا، بجاي عكس گرفتن با آنجليا جولي، با مسيح مقدس روبوسي كنند! اين البته دور نيست چون: هاليوودي ها هم انسان هستند. و اخلاق و ضد اخلاق را تشخيص مي دهند. وقتي هاليوود درست شود، باليوود هندي هم درست مي شود. كه با فيلمهاي جديدي كه از باليوود مي بينيم، اينهم بعيد نيست. البته اين راهم بگوييم كه :سينما در ايران گرچه، در باطن خراب است، ولي بهر حال حفظ ظاهر كرده، و توانسته جايي براي خود باز كند. اما مفسده جويان، اين را به حساب فرديني بودن فيلم ها مي گذارند. در حاليكه فردين در فيلم ناجور ها، به اين فيلم ها اعتراض مي كند! زيرا فردين هرچه نباشد، يك كشتي گير بوده و تختي را، از نزديك ديده بود. اما دنياي سينما، او را به نا كجا آباد برده بود. غيرت ، شرف و مردانگي ر،ا او در سينما مطرح كرد. ولي چون لجن زاري كه گل ها را، خار و خس مي كند، همه ارزشها را نابود كرده، و فقط از آن سكس  و شراب به يادگار مانده است! اكنون مسئله سينما اين است : شراب و زن : بودن يا نبودن! جمهوري اسلامي به تبعيت از: امام خميني مي گويد: ما با سينما مخالف نيستيم، با فحشا مخالفيم.

Cinema is still in limbo
Fajr International Film Festival, which is held while still chowder films have not tilted their way. And cinema in limbo between: corruption and ethics stuck. On one hand, public assistance, but the seasoning was apparent hypocrisy and religion. On the other hand, satellites, and sexual attraction and prostitution. Even Paul the path may not be this hard! Artists brave hearts that we have to fight corruption, are negligible. The world of cinema is not empty Guyana. But most of them are anti-warrior! With no deceit, no content: the secular stories: Religious have color, or religion as much was a horse, they are close to superstition. Of course, hoping it was something new happening in the world. It is correct that Hollywood! And instead actress versatility is his symbol, a symbol of Holy Mary to be her! Then there are Iranians who, instead of taking a picture with Jolly Anglia, with their cheeks Holy Christ! This course is not far from the Hollywood are human too. Anti-morality and ethics can recognize. When the right Hollywood, Bellwood Hindi is is also true. The new film from Bellwood that we see, it is not unlikely that era. Of course, the way to say that in the movie, the backend is broken, however, appearance, and was able to open his own place. But corrupters of these films do Ferdinand account. F. whereas a bad film, it objected to the film! F. It is not possible, a wrestler of the bed, there was close. But in the world of cinema, not where he had frequented. Honor, the honor and manhood, the film he made. But because the moan sludge flowers, thorns and brush, all values ​​have been destroyed, and only the sex and the wine is left! Now the movie is this: wine and women or not! Islamic Republic of Iran following the Imam Khomeini says: We disagree with the movie, we disagree with prostitution.

السينما لا تزال في طي النسيان
الفجر السينمائي الدولي، الذي يقام في حين أن الأفلام لا تزال تشوودير لم يميل طريقهم. والسينما في طي النسيان بين: الفساد والأخلاق عالقة. من جهة، والمساعدة العامة، ولكن كان النفاق والتوابل واضح والدين. من ناحية أخرى، والأقمار الصناعية، والانجذاب الجنسي والدعارة. حتى بول قد لا يكون هذا المسار الشاق! قلوب الفنانين الشجعان أن لدينا لمكافحة الفساد، تكاد لا تذكر. عالم السينما ليست فارغة. ولكن معظمهم معادون للمحارب! مع عدم وجود الخداع، أي محتوى: قصص العلمانية التي لديها لهجة الدينية، وبقدر الحصان أو الدين، هي قريبة من الخرافة. بالطبع، على أمل انه امر يحدث الجديدة في العالم. فمن الصحيح أن هوليوود! وبدلا من ذلك براعة الممثلة له هو رمز، رمز مريم المقدسة لتكون لها! ثم هناك الإيرانيين الذين، بدلا من التقاط صورة مع أنجليا جولي، مع الخدود الكريم المسيح! هذا بالطبع ليس بعيدا عن هوليوود الإنسان أيضا. يمكن مكافحة الأخلاق والأخلاقيات الاعتراف بها. عندما هو الحق هوليوود وبوليوود الهندية صحيح أيضا. الفيلم الجديد من بوليوود التي نراها، فإنه ليس من المستبعد أن الحقبة. وبالطبع، فإن الطريق إلى القول، انه في الفيلم، هو الخلفية المكسورة، ومع ذلك، والمظهر، وكان قادرا على فتح مكانه. ولكن المفسدين من هذه الأفلام قيام فرديناند حساب. . في حين أن الفيلم سيئة، واعترض على الفيلم! . وليس من الممكن، مصارع من السرير، كان هناك إغلاق. ولكن في عالم السينما، حيث كان لا يتردد انه. الشرف، والشرف والرجولة، والفيلم الذي أدلى به. ولكن لأن أنين الزهور الحمأة، وفرشاة الأشواك، وقد تم تدمير جميع القيم، ويترك فقط للجنس والخمر! الآن الفيلم هو: النبيذ والنساء أم لا! جمهورية إيران الإسلامية بعد الإمام الخميني يقول: نحن نختلف مع الفيلم، ونحن نختلف مع الدعارة.

Sinema belirsizlik halen
Hala chowder filmler tarzlarını eğik değil iken tutulan Fajr Uluslararası Film Festivali,. Ve arasındaki belirsizlik sineması: yolsuzluk ve sıkışmış etik. Bir yandan, kamu yardımı, ama baharat üzerinde belirgin ikiyüzlülüğü ve din idi. Öte yandan, uydular, ve cinsel cazibe ve fuhuş hakkında. Hatta Paul yolu bu zor olmayabilir! Sanatçılar biz yolsuzlukla savaşmak zorunda cesur yürekler, yok denecek kadar azdır. Sinema dünyasını boş gurur değil. Fakat onların çoğu anti-savaşçı! Hiçbir hile, hiçbir içeriği: laik bir dini sesi var hikayeler, ve bir at ya da din kadar, batıl yakındır. Tabii ki, bu umut dünyasında yeni oluyor bir şey oldu. O Hollywood'un doğru! Ve yerine aktris yönlülük onun sembolü, onun gibi olmak Kutsal Meryem bir sembolüdür! Sonra yerine onların yanaklarını Kutsal Mesih ile, Jolly Anglia ile bir resim çekmek İranlılar kim vardır! Bu ders Hollywood'un uzak değil çok insan vardır. Anti-ahlak ve etik tanıyabilir. Sağ Hollywood, Bollywood Hintçe de geçerlidir olduğunda. Gördüğümüz Bollywood yeni filmi, o dönemde olası değildir. Tabii ki, film olduğunu söylemek yolu, arka uç, ancak görünüm kırık olduğunu ve onun kendi yeri açmak başardı. Ama bu filmlerin bozguncuları Ferdinand hesap yapmak. F. kötü bir film ise, bu filme itiraz! F. Bu yatağı üzerinde, bir güreşçi mümkün değildir, yakın oldu. Ama sinema dünyasında, o uğrak vardı değil nereye. , Onur ve erkeklik, yaptığı filmi Onur. Ama çamur çiçekler, dikenler ve fırça inilti çünkü tüm değerler yok edilmiş ve sadece seks ve şarap bırakılır! Şarap ve kadın ya da değil: Şimdi film budur! İmam Humeyni sonrası İran İslam Cumhuriyeti diyor: Biz film ile katılmıyorum, biz fuhuş katılmıyorum.

週五祈禱世界總部
今天，後33年，德黑蘭星期五祈禱在德黑蘭Mosalla的舉行。 Mosalla一半，雖然，但人的祈禱，而且還會繼續繁榮。我們希望，伊朗的星期五祈禱委員會，能力成為一個國際總部星期五祈禱。良好的基礎Mosalla德黑蘭，參加星期五祈禱的來自世界各地的製造商。今天的世界是聽德黑蘭星期五祈禱。許多政治家，眼睛，嘴，德黑蘭星期五祈禱領袖寄予免得他們被稱讚。為什麼你的員工，餐飲只來了幾個人，也許從德黑蘭南部的短信和巧克力知道嗎？今天的地球村的實現，他們希望如何與否，都必須出現在村子裡，說運動在德黑蘭的指揮下，它是工作人員的監督下，該組織可能是真實的，但所有我知道，總部的全球總部設在德黑蘭星期五祈禱。命運的許多政治問題，這是形成88至陰謀的星期五祈禱睡著了。騷亂不僅在德黑蘭西或南，是封閉的。然而，電影和照片，說同樣的事情。 88陰謀再次，面對所有的穆斯林都拒絕。所有的不信和偽善的一面（西，阿拉伯語和希伯來語），以及伊斯蘭教都相信對方，他們的另一邊。即使是那些被稱為沉默的大多數衛星和接受媒體採訪的朋友，有他們的希伯來文和阿拉伯文和西方。在德黑蘭星期五祈禱，雖然週五的祈禱在庫姆，卡尚，伊斯法罕和大不裡士進行了比較。但誰都知道，這僅僅是一個不同的單詞。總部工作人員作出虛假的謙遜，至少從他們的負擔。蓋伊和愚蠢的，應該沒有什麼經驗與他們的假謙卑。並告訴我們，悄悄地，我們的服務！在這裡我們喊。一個罪人做到這一點。

ستاد نمازجمعه جهاني

امروز پس از سي و سه سال، اولين نماز جمعه تهران، در مصلي تهران برگزار مي شود. گرچه هنوز مصلي نيمه كاره است، ولي حضور نماز گزاران، آن را رونق خواهد داد. ما اميدواريم كه ستاد نماز جمعه تهران، ظرفيت تبديل شدن به: يك ستاد نماز جمعه جهاني را، داشته باشد. و مصلي تهران، پايگاه خوبي، براي حضور نماز جمعه گزاران، از سراسر جهان باشد. امروز كه دنيا، به نماز جمعه تهران گوش مي دهد. و بسياري از سياستمداران، چشم به دهان ائمه جمعه تهران، دوخته اند تا مبادا از آنان به نيكي ياد نشود. چرا بايد اين ستاد خود را، فقط ميهماندار چند نفر از: جنوب شهر تهران آن هم شايد :با پيامك و شكلات بداند؟ امروز دهكده جهاني تحقق يافته، و چه بخواهند يا نخواهند، بايد در اين دهكده حضور داشته باشند، گفتن اينكه اين ستاد: زير نظر ستاد استان تهران، و آن هم زير نظر ستاد ايران است، از نظر سازماني ممكن است درست باشد، ولي همه ميدانند كه: ستاد نماز جمعه تهران يك ستاد جهاني است. كه سرنوشت بسياري از مسائل سياسي، در آن رقم مي خورد: فتنه 88 را همين نماز جمعه خواباند. و اين فتنه اي نبود كه فقط در: جنوب شهر يا غرب تهران، محصور باشد. هرچند كه فيلم ها و عكس ها، همين را بگويند. فتنه 88 يكبار ديگر، رويارويي تمام اسلام، با تمام كفر بود. يعني همه كفر و نفاق در يك طرف( طرف هاي غربي ، عربي و عبري ) و همه ايمان واسلام هم، در طرف ديگر بودند. حتي آنهايي كه به ساكت ين معروف شدند، بيشترين مصاحبه ها را با ماهواره ها و رسانه هاي، دوستان عربي و غربي و عبري شان داشتند. نماز جمعه تهران هم، گرچه با نماز جمعه قم ، كاشان ، اصفهان و تبريز مقايسه مي شود. ولي همه ميدانند كه: اين فقط يك سخن جغرافيايي است. مسئولين اين ستاد، هرچه خود را به فروتني ساختگي بزنند، از بار مسئوليت شان كم نمي شود. نبايد كم تجربة گي و احيانا نفهمي را، با فروتني اشتباه كنند. و بگويند ما، بي سر و صدا خدمت مي كنيم ! اينجا همان جايي است كه بايد فرياد زد. ن زند گناهكار است.  

Friday Prayer World Headquarters
Today, after thirty-three years, the Tehran Friday Prayers in Tehran Mosalla be held. Mosalla halfway though, but the prayers of men, it will prosper. We hope that Tehran Friday Prayers Committee, the capacity to become an international headquarters Friday Prayers is. And Mosalla Tehran, good base to attend Friday Prayers makers from around the world. Today the world is listening to Tehran Friday Prayers. And many politicians, eyes, mouth, Tehran Friday prayer leaders have pinned lest they be praised. Why should your staff, catering only to a few people from the south of Tehran, perhaps: with SMS and chocolate know? Today's global village realized, and how they want it or not, must be present in the village, saying the campaign: under the command of Tehran, and it is under the supervision of staff, the organization may be true, but all know that the headquarters is the global headquarters of the Tehran Friday Prayers. The fate of many political issues, which are formed: 88 to intrigue the Friday Prayers asleep. The riot was not only in the West or South of Tehran, is enclosed. However, films and photographs, saying the same thing. 88 intrigue once again, facing all Muslim, were all rejected. The All Unbelief and hypocrisy on one side (the western, Arabic and Hebrew), and Islam all believe in each other, they were on the other side. Even those who were known to silence this, most satellite and media interviews with friends had their Hebrew and Arabic and Western. Friday Prayers in Tehran, although Friday Prayers in Qom, Kashan, Isfahan and Tabriz are compared. But everyone knows that this is just a different word. The headquarters staff, as to make false humility, not least from their burden. Gay and stupid probably should have little experience with their false humility. And tell us, quietly we serve! Here is where we shouted. A sinner does that.

الجمعة مقر الصلاة العالمي
اليوم وبعد ثلاثة وثلاثين عاما، الذي سيعقد يوم الجمعة في مصلى طهران الصلاة طهران. على الرغم من مصلى في منتصف الطريق، ولكن الصلاة من الرجال، وسوف تزدهر. نأمل أن طهران صلاة الجمعة اللجنة، القدرة على أن تصبح المقر الدولي صلاة الجمعة هو. ومصلى طهران، قاعدة جيدة لحضور صلاة الجمعة صناع من جميع أنحاء العالم. العالم اليوم هو الاستماع الى صلاة الجمعة بطهران. ويعلق والكثير من السياسيين والعينين والفم، وقادة طهران صلاة الجمعة خشية أن مدح. لماذا موظفيك، والمطاعم فقط لعدد قليل من الناس من جنوب طهران، وربما: مع SMS والشوكولاته تعلم؟ أدركت القرية العالمية اليوم، وكيف يريدون ذلك أم لا، يجب أن تكون موجودة في القرية، قائلا ان الحملة: تحت قيادة طهران، وذلك تحت إشراف الموظفين، ومنظمة قد يكون صحيحا، ولكن كل نعلم أن المقر هو المقر العالمي لصلاة الجمعة بطهران. مصير العديد من القضايا السياسية، التي تتشكل: 88 إلى دسيسة صلاة الجمعة نائما. كان الشغب ليس فقط في الغرب أو الجنوب من طهران، ومحاطة. ومع ذلك، والأفلام، والصور، يقول الشيء نفسه. 88 دسيسة مرة أخرى، تواجه كل مسلم، ورفضت جميع. كانوا على الكفر والنفاق كل على جانب واحد (الغربية والعربية والعبرية)، والإسلام يؤمن كل بعضها البعض، على الجانب الآخر. حتى أولئك الذين كانت معروفة لإسكات هذا، والمقابلات الفضائية ووسائل الإعلام أكثر مع الأصدقاء، كان العبرية والعربية والغربية. صلاة الجمعة في طهران، على الرغم من مقارنة صلاة الجمعة في قم، كاشان وأصفهان وتبريز. ولكن الجميع يعرف أن هذا هو مجرد كلمة مختلفة. موظفي المقر، لجعل التواضع كاذبة، وليس أقلها من أعبائها. مثلي الجنس وينبغي أن يكون غبي ربما مع قليل الخبرة التواضع كاذبة. ويقول لنا، نحن نخدم بهدوء! هنا حيث نحن صاح. A يفعل ذلك آثم.

Cuma Namazı World Headquarters
Bugün, otuz üç yıl sonra, Tahran Mosalla yılında Tahran Cuma Namazı tutulabilir. Mosalla yarım olsa da, ama erkeklerin dualar, o zaman zenginleşecektir. Biz Tahran Cuma Namazı Komitesi, kapasitesi Cuma Namazı uluslararası bir merkez olmayı umuyoruz. Ve Mosalla Tahran, iyi bir temel dünyadan Cuma Namazı üreticileri katılacak. Bugün dünya Tahran Cuma Namazı dinliyor. Onlar övdü diye Ve birçok siyasetçi, gözler, ağız, Tahran Cuma namazı liderleri bağladıkları. Neden personel, belki de, Tahran'ın güneyindeki bir kaç kişi için sadece catering olmalıdır: SMS ve çikolata biliyor mu? Bugünün küresel köy gerçekleşmiş ve onlar bunu istiyor ya da nasıl, köyde mevcut olmalıdır, kampanya söyleyerek: Tahran komutası altında ve personelin gözetiminde, organizasyonun doğru olabilir, ancak tüm karargah Tahran Cuma Namazı küresel merkezi olduğunu biliyoruz. Oluşturduğu birçok siyasi konuların kaderi: uykuda 88 entrika Cuma Namazı. Isyan, sadece Tahran Batı veya Güney değildi içine alınır. Ancak, film ve fotoğraflar, aynı şeyi söylüyor. 88 entrika bir kez daha, tüm Müslüman dönük tüm reddedilmiştir. Bir tarafı (batı, Arapça ve İbranice) ve İslam'ın tüm ilgili tüm İnançsızlık ve ikiyüzlülük Birbirimize inanıyoruz, onlar diğer tarafta idi. Hatta bu susturmak için bilinen kişiler, arkadaşlarınızla birlikte uydu ve medya röportajları, onların İbranice ve Arapça ve Batı vardı. Tahran Cuma Namazı, Qom, Kashan, İsfahan ve Tebriz'de Cuma Namazı karşılaştırılmıştır rağmen. Ama herkes bu sadece farklı bir sözcük olduğunu bilir. Karargah personeli, onların yükünü sahte alçakgönüllülük, en azından yapmak için. Gay ve aptal muhtemelen onların yanlış tevazu ile az deneyime sahip olmalıdır. Ve bize, sessizce biz hizmet! Biz bağırdı yer burası. Bir günahkar yapar.

世界貿易理事會的
26日在團結的大會，這是在德黑蘭舉行，呼籲為執行菜單伊斯蘭教的所有成員，人類的團結。是連續26年，來到一起，吃和睡，只是聊了聊，覺得無聊。 vlza要實際的解決方案，在這種情況下。由於經濟，生活的重要組成部分。可以團結的人類世界的基礎。因此，在很短的文章，討論這個問題。凝聚力，團結，普遍的，單一的市場，世界工會理事會的最重要的因素之一。槍“國富論”的代表聚集在一處。財富的生產，或按照他們的誠意。瓜分了所有的人。交易商，而不是那些太。不過因為慈善是分散的，更多的是還覺得餓，和動物官僚的慈善捐款，消失。浪費工作，包括事宜，致貧。這可能是一些吃的。因此，他人的貢獻被削弱。和所有者的就業機會和收入幾百。因此，數百名在社會上的失業人口將增加。貿易局，可以創造之間的一致性。例如，全球基金，以幫助的原因，應把重點放在慈善事業。然後所有的人無一例外，他們分享。股權交易者學習從伊瑪目阿里AS。友誼和團結的先知穆罕默德PBUH和連貫性。的道路上的樣品和圖案是真實的。無需伊恩和更大的利潤份額來解決全球基金或國庫。得到的份額的國債。在這種情況下，如果你是穆斯林，先知是滿意的。如果他們是基督徒，他們向耶穌祈禱。如果他們是猶太人，佛教徒，或拜火教，歧視：沒有收入的巨大需求之一。和他的追隨者將得到滿足。

شوراي جهاني اصناف

در 26 كنفرانس وحدت، كه در تهران برگزار شد، همه اعضا خواستار اجرايي شدن منويات اسلام، در مورد وحدت بشريت شدند. آن ها از اينكه 26 سال پياپي، دور هم جمع شدند و خوردند و خوابيدند و فقط حرف زدند، خسته شدند. ولذا خواستار را ه حل عملي، در اين مورد شدند. با توجه به اينكه اقتصاد، از لوازم مهمه زندگي است. و ميتواند اساس وحدت جهاني بشر را، پايه ريزي كند. لذا ما در چند مقاله كوتاه، به اين امر پرداختيم. يكي از مهمترين عوامل انسجام ،وحدت جهاني، بازار واحد، يا شوراي جهاني اصناف است. نمايندگان توليد كنند گان ثروت ملل، در يك جا گردهم بيايند. و ثروت هاي توليدي ر،ا در طبق اخلاص بگذارند. و بين همه مردم تقسيم كنند.در بين اصناف، افراد خير زياد است. ولي چون اين امور خيريه، پراكنده صورت مي گيرد، هم گرسنه ها زياد تر مي شوند، و هم كمك هاي خيريه در دام بوروكراسي، ازبين مي رود. اصراف كاري، از جمله اموري است كه: باعث فقر مي شود. يعني يك عده تا مي توانند، غذا مي خورند. لذا سهم ديگران كم مي شود. و يا يك عده صاحب صدها شغل، و انواع در آمد، هستند. درنتيجه صدها نفر بيكار، در جامعه اضافه مي شود. شوراي اصناف مي تواند، بين همه اينها انسجام ايجاد كند. مثلا صندوق جهاني كمك ايجاد شود، و همه امور خيريه در آن متمركز شود. و سپس همه مردم دنيا بدون استثنا ،از آن سهم ببرند. اصناف عدالت را از حضرت علي ع ياد بگيرند. وحدت و دوستي و انسجام را، از حضرت محمد ص. يعني راه آن ها روشن  و نمونه و الگوي آن ها، واقعي است. بيايند و بدون اينكه براي خود و اطراف يان شان، سهم بيشتري بخواهند، سود خود را به صندوق جهاني يا بيت المال بپردازند. و  سهم خود را هم از بيت المال دريافت دارند . دراين صورت اگر مسلمان هستند، پيامبر اسلام از آن ها راضي مي شود.  واگر مسيحي هستند، حضرت مسيح آنان را دعا مي كند. واگر كليمي يا بودايي و يا حتي زردشتي هستند، هيچكس از اين بزرگواران، خواستار تبعيض در: درآمد نيستند. و از پيروان خود راضي خواهند شد.  

World Council of Trades
26 in Unity Conference, which was held in Tehran, calling for all members of the executive menu to Islam, was about the unity of mankind. It being 26 consecutive years came together and ate and slept and just chatted, got bored. Vlza want to be practical solutions were in this case. Due to the economy, the important parts of life. And can the unity of the human world, is based. So in a short article, to discuss this matter. One of the most important factors for cohesion, unity, universal, single market, or a world council of trade unions. Representatives to produce Gun Wealth of Nations come together in one place. And the production of wealth, or in accordance with their sincerity. Are divided among all the people. Among traders, not those too. But because Charity is the dispersed, many more are still hungry, and charitable donations in animal bureaucracy, disappears. Wasteful work, including the matters that are causing poverty. It could be a number up, eat. Therefore, the contribution of others is diminished. And owner of a few hundreds of jobs and types of income are. As a result, hundreds of unemployed people in the community will be added. Trades Council, could, create coherence among all. For example, the Global Fund to help the cause, and it should focus on charity. And then all people without exception, that they share. Equity traders learn from Imam Ali AS. Friendship and unity and coherence of the Prophet Muhammad PBUH. On its way to the sample and the pattern is real. Without having to come around Ian and their greater share of their profits to the Global Fund or to treasury. Have received their share of the treasury. In this case, if you are Muslim, the Prophet is happy with it. If they are Christians, they pray to Jesus. If they are Jewish, or Buddhist, or Zoroastrian, one of the great demand on discrimination: not income. And his followers will be satisfied.

المجلس العالمي للالمتاجرة
وكانت 26 في مؤتمر الوحدة، الذي عقد في طهران، داعيا إلى جميع أعضاء القائمة التنفيذي للإسلام، عن وحدة الجنس البشري. كونها 26 سنة على التوالي، وجاء معا ويأكلون وينامون وتجاذب اطراف الحديث فقط، حصلت على بالملل. كانت تريد أن تكون Vlza حلول عملية، في هذه الحالة. بسبب الاقتصاد، وأجزاء مهمة من الحياة. يمكن وحدة العالم الإنساني، ويستند. حتى في مقال قصير، لمناقشة هذه المسألة. واحدة من أهم العوامل لتحقيق التماسك والوحدة والعالمية، وسوق واحد، أو المجلس العالمي لنقابات العمال. ممثلين لإنتاج الثروة بندقية من الأمم معا في مكان واحد. وإنتاج الثروة، أو وفقا لصدقهم. وتنقسم بين جميع الناس. بين التجار، وليس تلك أيضا. ولكن لأن المحبة هي فرقت، وكثير أكثر لا تزال جائعا، والتبرعات الخيرية في البيروقراطية الحيوانية يختفي. الإسراف العمل، بما في ذلك المسائل التي تسبب الفقر. يمكن أن يكون هناك عدد يصل، وتناول الطعام. لذلك، تقلصت مساهمة الآخرين. وصاحب بضع مئات من فرص العمل والدخل هي أنواع. ونتيجة لذلك، ستتم إضافة مئات من العاطلين عن العمل في المجتمع. المتاجرة مجلس، يمكن، وخلق التماسك بين الجميع. على سبيل المثال، والصندوق العالمي للمساعدة في القضية، وأنه ينبغي أن تركز على الأعمال الخيرية. ومن ثم جميع الناس دون استثناء، التي تتشارك بها. تجار الأسهم نتعلم من الإمام علي AS. الصداقة والوحدة والتماسك من النبي محمد عليه الصلاة والسلام. في طريقها إلى العينة ونمط حقيقي. دون الحاجة للمجيء إيان وحصة أكبر من أرباحها من الصندوق العالمي لأو إلى وزارة الخزانة. وقد تلقى نصيبها من وزارة الخزانة. في هذه الحالة، إذا كنت مسلم، والنبي هو سعيد به. إذا كانت المسيحيين، يصلون إلى يسوع. إذا كانت يهودية أو بوذية أو أو الزرادشتية، واحدة من الطلب الكبير على التمييز: لا دخل. وسوف يكون راضيا أتباعه.

Ticareti Dünya Konseyi
İslam'a yönetici menüsü tüm üyeleri için çağrıda, Tahran'da düzenlenen Birlik Konferansı, 26 insanlığın birlik hakkında idi. Bu 26 yıl üst üste olmak, bir araya geldi ve yedik ve uyudu ve sadece sohbet, sıkıldım. Vlza pratik çözümler olmak istiyorum, bu durumda idi. Ekonomi nedeniyle, yaşamın önemli parçaları. Ve insan dünyasının birlik, dayanır yapabilirsiniz. Yani kısa bir makalede, bu konuda görüşmek üzere. Kaynaşma, birlik, evrensel, tek pazar, veya sendikaların bir dünya konseyi için en önemli faktörlerden biri. Milletler Gun Servet üretmek için Temsilciler tek bir yerde bir araya gelirler. Ve zenginlik üretimi, ya da onların samimiyet doğrultusunda. Tüm insanlar arasında bölünür. Tüccarlar, değil çok alınanlar arasında. Charity dağınık çünkü Ama, daha çoğu hala açtır, ve hayvan bürokraside bağışlar, kaybolur. Yoksulluğa sebep olan konular dahil müsrif çalışmaları. Bu yemek, bir sayı olabilir. Bu nedenle, diğer katkı azalır. Ve gelir işleri ve türleri birkaç yüz sahibi sizsiniz. Sonuç olarak, toplum içinde işsizlerin yüzlerce eklenir. Ticaret Konseyi, tüm koheransında oluşturabilirsiniz. Örneğin, Küresel Fon neden yardım etmek ve sadaka odaklanmalıdır. Ve sonra da paylaşmak istisnasız tüm insanların,. Özkaynak tüccarlar AS İmam Ali öğrenirler. Dostluk ve birlik ve Peygamber Muhammed Aleyhisselâm'ın tutarlılığı. Örnek ve model yolunda gerçek. Küresel Fon veya hazineye Ian ve kârlarını onların büyük payı çevresindeki gelmek zorunda olmadan. Hazine paylarını almışlardır. Eğer Müslüman iseniz, bu durumda, Peygamber onunla mutlu. Onlar Hıristiyan iseniz, İsa'nın dua. Değil gelir:. Yahudi veya Budist ya da Zerdüştlük, ayrımcılık büyük talep biri iseniz Ve takipçileri memnun olacaktır.

收入及开支在世界
世界的殖民政策，不同的类型，分裂和分离。分离因子的比赛！肤色，语言，不和谐的地方，并最终战争和流血。旅行的成本的最重要的因素之一。这是一个很大的战争和杀戮，只因为它是。例如，在美国，英国，南非，被殖民统治。由于其铀。而不是美国。铜是巴西，古巴炼油厂和中东地区。即使是殖民政策，单一种植的政策。美国和世界总是需要的。苏联，伊朗和土耳其，但一点也不为炼钢。但伊朗的天然气开采，煤炭，钢铁厂。土耳其煤，钢气体老板！在我们的新方法，所有收入都将受到影响。全球经济一体化的计算。和成本。但在此之前，无论说出你的收入和支出，货币单位的帐户，并将会公布。伊朗总统要发送。从会计收入和支出是普遍的。该帐户中的份额的诞生，将予以考虑。利润是收入减去费用的结果。取而代之的是丰富的，被分裂。在所有的人，将被​​平分。黑色和埃塞俄比亚，将组织是SM库雷希。卡卡美国白人，非洲黑人是一个！平等和博爱运行的

در آمد و هزینه جهانی

هم اکنون دنیا بر اساس سیاست استعماری، به انواع گوناگون؛ دچار تفرقه و جدایی است. نژاد عامل جدایی است! رنگ پوست ، زبان ، محل زندگی باعث تفرقه ،و نهایتا جنگ و خون ریزی می شود. یکی از مهمترین عوامل؛ در آمد و هزینه است. یعنی بسیاری از جنگ ها و کشتار ها ؛ فقط به دلیل در آمد است. مثلا سال ها، آمریکا و انگلیس آفریقای جنوبی را، استعمار کردند. چون آن ها اورانیوم داشتند. و آمریکا نداشت . برزیل مس دارد ، کوبا نیشکر و خاورمیانه نفت. حتی سیاست استعماری، سیاست تک محصولی بود. تا جهانیان همیشه محتاج آمریکا باشند. البته شوروی سابق هم دست کمی نداشت، مثلا برای ایران و ترکیه ذوب آهن ساختند. اما ایران که معدن گاز دارد ،کارخانه ذوب آهن آن ذغال سنگی است. و ترکیه دارای ذغال سنگ ،صاحب ذوب آهن گازی است! در نظریه جدید ما ؛همه در آمد ها باهم جمع می شوند. و در آمد یکپارچه جهانی محاسبه می شود. و هزینه ها هم همینطور.  برای این منظور ما نیاز به پولی واحد داریم؛ از آنجا که استعمار غربی  عربی و عبری، با دلار، هر بلایی که می خواهند بر سر جهان می اورند؛ به همین جهت: رئیس جمهور ایران، پیشنهاد پول واحد جدیدی را داد. اما تا آن هنگام ،هر کشوری در آمد ها و هزینه های خود را ،با واحد پولی خود محاسبه، و اعلام خواهد کرد. و برای رئیس جمهور ایران  خواهد فرستاد. تا در یک حسابداری: در آمد و هزینه جهانی منظور شود. در این حسابداری هر تولد یک سهم محسوب خواهد شد. و سود  که حاصل تفریق  هزینه ها از در آمد ها است. بجای اینکه بین ثروتمندان، تقسیم شود. بین همه مردم ،به طور مساوی تقسیم خواهد شد. و سیاه حبشی، همانقدر دربافتی خواهد داشت که: سید قریشی دارد. سفید آمریکایی با کاکا سیاه، آفریقایی یکی می شوند! برابری و برادری اجرا خواهد شد.

Income and expenses in the World

The colonial policy of the world, the variety, is divided. The separation factor is race! Skin color, language, place of discord, and ultimately to war and bloodshed. One of the most important factors in the costs  came. That is a lot of wars and killings just because it was. For example, in America and England, South Africa, was colonized. Because of its uranium. And not America. Copper is Brazilian, Cuban oil refinery and the Middle East. Even colonial policy, the policy of monoculture. America and the world are always in need. But little did the Soviet Union, Iran and Turkey, for making steel. But Iran's gas mining, coal is the steel mill. And Turkey Coal, Steel Gas owner is! In our new approach, all revenue will be impacted. And global integration was calculated. And costs as well. For this purpose we need to have a single currency, the Western colonialism in Arabic and Hebrew, with the dollar over the world who want to do any harm, so: Iranian president suggested that a new currency. But until then, whatever state your income and expenses, the monetary unit of account, and will be announced. Iranian president wants to send. From an accounting: income and expenses to be universal. The birth of a share in this account will be considered. And profit is the result of subtracting expenses from revenue. Instead of the rich, to be divided. Among all people, would be split equally. Black and Ethiopic, as will tissue that is SM Qureshi. Kaka white Americans, black Africans are one! Equality and fraternity will run.

الإيرادات والمصروفات في العالم

السياسة الاستعمارية في العالم، وأنواع مختلفة، مع الانقسام والانفصال. العامل الفاصل هو السباق! لون البشرة أو اللغة أو مكان الفتنة، وفي نهاية المطاف إلى الحرب وسفك الدماء. واحدة من أهم العوامل في تكاليف السفر. أن الكثير من الحروب والقتل لمجرد أنه كان. على سبيل المثال، في أمريكا وإنجلترا وجنوب أفريقيا، والمستعمر. بسبب اليورانيوم. وليس أمريكا. النحاس هو البرازيلي، ومصفاة لتكرير النفط الكوبية الشرق الأوسط. السياسة الاستعمارية حتى، سياسة الأحادية. أمريكا والعالم هي دائما في حاجة إليها. ولكن لم تفعل شيئا يذكر الاتحاد السوفياتي وإيران وتركيا، لصنع الصلب. لكن ايران من الغاز والتعدين، والفحم هو مصنع الصلب. وتركيا الفحم والصلب صاحب غاز! في نهجنا الجديد، أن تتأثر جميع الإيرادات. وتم حساب التكامل العالمي. والتكاليف أيضا.لكن حتى ذلك الحين، كل ما نقول دخلك والنفقات، ووحدة النقدية للحساب، وسوف يتم إعلان. الرئيس الايراني يريد أن يرسل. من المحاسبة: الإيرادات والمصروفات ليكون عالميا. وسوف ينظر ولادة حصة في هذا الحساب. والربح هو نتيجة لطرح المصروفات من الإيرادات. بدلا من الأغنياء، من ان يقسم. بين جميع الناس، سيتم تقسيم بالتساوي. الأسود والاثيوبيه، والأنسجة من شأنها أن SM هو قريشي. كاكا الأميركيون البيض، السود الأفارقة واحدة! والمساواة والإخاء تشغيل.

Dünyada gelir ve giderler

Dünyanın sömürge politikası, bölünme ve ayrılık ile farklı türde. Ayırma faktörü yarışı! Cilt rengi, dili, nifak yeri ve sonuçta savaş ve kan için. Seyahat maliyetinin en önemli faktörlerden biri. Öyleydi sadece Çünkü savaşlar ve cinayetleri bir çok şey var. Örneğin, Amerika ve İngiltere, Güney Afrika, kolonize edildi. Uranyum yüzünden. Ve Amerika. Bakır Brezilya, Küba petrol rafinerisi ve Ortadoğu. Hatta sömürge politikası, monokültür politikası. Amerika ve dünyanın ihtiyacı her zaman vardır. Ama küçük çelik üretimi için Sovyetler Birliği, İran ve Türkiye, yaptım. Ama İran'ın gaz madencilik, kömür çelik fabrikası olan. Ve Türkiye Kömür, Çelik Gaz sahibidir! Yeni yaklaşımda, tüm geliri etkiledi olacak. Ve küresel entegrasyon hesaplanmıştır. Ve maliyetleri de. İran Cumhurbaşkanı, yeni bir para birimi önerdi: Bu amaçla, bu yüzden herhangi bir zarar yapmak istiyorum dünyada dolar ile, tek bir para birimi, Arapça ve İbranice sömürgecilik Batılı olması gerekir. Ama o zamana kadar, ne olursa olsun gelir ve giderler, hesap para birimi devlet ve ilan edilecektir. İran Cumhurbaşkanı göndermek istiyor. Bir muhasebe Gönderen: gelir ve evrensel olmaya gider. Bu hesapta bir pay doğum olarak kabul edilecektir. Ve kar gelirden giderlerin düşülmesi sonucu. Bunun yerine zengin arasında bölünmüş olması. Tüm insanlar arasında eşit olarak bölünmüş olacaktır. Siyah ve Etiyopyaca, SM Kureyşi irade doku gibi. Kaka beyaz Amerikalıların, siyah Afrikalılar biriz! Eşitlik ve

Bərabərlik və qardaşlıq davam edəcək.

نظريه حسابداري فراملي(جهاني )

عقيده امت واحده، يا ايده دهكده جهاني، اگر فقط  يك شعار است كه هيچ، اما اگر واقعا يك خواست و نياز است، بايد همه ابعاد آن بررسي شود: اگر همه مردم دنيا انسان هستند، و از حقوق مساوي برخوردارند، بايد اين حقوق فقط روي كاغذ نباشد، و به مرحله عمل برسد. يكي از اين حقوق زندگي: داشتن حق استفاده از: خوراك ، پوشاك ،مسكن و بهداشت حداقلي است. واين امكان پذير نيست ،مگر اينكه، همه به يك در آمد حداقلي برسند! و دولت ها، همانطور كه مدعي كمك به ملت خود هستند، مركزي هم باشد كه، همه دنيا را تحت پوشش قرار دهد. و به حكومت هاي محلي نظارت داشته باشد. يكي از اين راه ها، ايجاد حسابداري فرا ملي با اقتصاد فراملي است. يعني همانطور كه ما: اقتصاد خرد و كلان داريم ، حسابداري شركت ها و حسابداري ملي داريم، بايد يك حسابداري جهاني داشته باشيم كه، جدا از نژاد و رنگ پوست و محل زندگي، در آمد جهاني را محاسبه و هزينه هاي جهاني را تنظيم كند. ثروت هاي خدا دادي، فقط براي يك شركت و يا يك ملت نيست، و حق كشف،  حق مالكيت هميشگي نمي آورد، يعني اگر فردي يا شركتي يا ملتي، يك معدن، را كشف كرد، براي تمام عمر صاحب تمام آن نمي شود. بنا بر دستور اسلام،مالكيت اصلي اموال متعلق به خداست. و مردم روزي خور او هستند.( المال مال الله و الناس عيال الله) يعني اموال عمومي، حتي متعلق به يك ملت هم نمي شوند، بلكه حق همه مردم است. زيرا در اينجا كلمه ناس، به كار برده شده، يعني عموم مردم! نه فقط مسلمان ها يا مسيحي ها، پس حسابداري فراملي، ابتدا كليه معادن و مراكز ثروت جهان را، كه عمومي است، شناسايي و ميزان در آمد زايي آن را، به روز و سال حساب مي كند. بعد آن را بين مردم دنيا تقسيم مي كند. و مانند ايران براي همه حساب بانكي افتتاح، و مبلغ را به حساب آن ها واريز مي كند. با اين روش سرمايه سالاري و استبداد، در جهان ازبين مي رود وبراي هميشه ديو فقر نابود مي شود. و خواسته تمام عدالت خواهان در هند و چين ، آسيا، آمريكا، اروپا، آفريقا واستراليا  به راحتي اجرا مي شود. و فقرا هم از منت ثروتمندان آزار نمي بينند. و شان و جايگاه آن ها حفظ مي شود.  

Accounting theory transnational (global)
The Unified opinion or idea of ​​the global village, it is not just a slogan, but it really is a demand and need, we must study all its aspects: if all people are human beings, and enjoy equal rights, these rights only not on paper, and get into action. The law of life: having the right to use: food, clothing, housing, and health care is minimal. And this is not possible, but it all came to a minimal look! And government, as people are claiming to help, which is central time, the whole world will be covered. And local governments can monitor. One of these ways, the accounting transnational economy. God-given wealth, not only for a company or a nation, and discover the right, the right of ownership does not always means that if an individual or a company or a nation, a mine discovered, for life is not all its own. According to Islam, God's ownership of the property. Once people are fed him. (Mine's treasury and Alnas wife's) public property, i.e., whether or not they belong to one nation, but to all people. Here the word NAS, used by the general public! Not only Muslims or Christians, then transnational accounting, first of all mining and money centers of the world, the public, and was identified by its creation, and year-to-date counts. Then it is divided among the people of the world. Like the opening of bank accounts for all, and the amount will be credited to their account. With this capital, democracy and tyranny, the world disappears forever Dave extreme poverty can be eliminated. And asked all justice seekers in India and China, Asia, America, Europe, Africa, and Australia would be easy to implement. Do not hurt the poor and the rich grace. And will keep them in their place.

نظرية المحاسبة عبر الوطنية (العالمي)
رأي موحد أو فكرة القرية العالمية، فإنه ليس مجرد شعار، وإنما هو في الحقيقة الطلب والحاجة، لابد من دراسة جميع جوانبها: إذا كان كل الناس هم بشر، والتمتع بحقوق متساوية، هذه الحقوق فقط ليس على الورق، والدخول في العمل. قانون الحياة: وجود الحق في استخدام: الغذاء والملبس والمسكن، والرعاية الصحية هو الحد الأدنى. وهذا غير ممكن، لكنها جاءت جميعا أن نظرة الحد الأدنى! والحكومة، لأن الناس يدعون للمساعدة، وهو التوقيت المركزي، ستتم تغطية العالم بأسره. ويمكن للحكومات المحلية مراقبتها. واحدة من هذه الطرق، والمحاسبة الاقتصاد عبر الوطنية عبر الوطنية. يعني أنه سيكون لدينا على الاقتصاد الجزئي والكلي، وشركات المحاسبة والمحاسبة الوطنية، يجب أن يكون لديك حساب العالمية التي، بصرف النظر عن اللون أو العرق أو مكان الدخل والإقامة والنفقات حساب للعالم عالمية لاقامة. وهبها الله ثروة، ليس فقط بالنسبة للشركة أو أمة، واكتشاف الحق، والحق في الملكية لا يعني دائما أنه إذا كان فرد أو شركة أو أمة، منجم اكتشفت، للحياة ليست كل ما في نفسه. وفقا للإسلام، وملكية الله للممتلكات. مرة واحدة ويتم تغذية الناس له. (الخزانة الألغام و وزوجة) الممتلكات العامة، أي ما إذا كانوا ينتمون إلى أمة واحدة، ولكن لجميع الناس. هنا كلمة، وتستخدم من قبل الجمهور العام! ليس فقط المسلمين أو المسيحيين، ثم المحاسبة عبر الوطنية، أولا وقبل كل مراكز التعدين والمال في العالم، والجمهور، والتي حددها إنشائها، وتعول العام وحتى تاريخه. ثم يتم تقسيمها بين شعوب العالم. ومثل فتح حسابات مصرفية للجميع، والمبلغ لحساب لحسابه. يمكن القضاء مع هذه الديمقراطية ورأس المال والطغيان، يختفي إلى الأبد في العالم الفقر المدقع ديف. وطلب من جميع طالبي العدالة في الهند والصين وآسيا وأمريكا وأوروبا وأفريقيا وأستراليا وسيكون من السهل تنفيذ. لا تؤذي الفقراء والأغنياء نعمة. سوف والاحتفاظ بها في مكانها.

نياز: موتور محركه اقتصاد

در توليد اقتصادي يا تغيير شكل يك كالا، شش عنصر اساسي نقش دارد: كه عبارتند از : مواد اوليه ، بازار ، نيروي انساني ، سرمايه ، ماشين آلات و مديريت . اما مهمترين عامل: مصرف،  يا نياز انسان ها به كالاي توليد شده، مورد نظر قرار نگرفته است. درحالي كه اگر مصرف كننده نباشد، كالايي هم توليد شود، مثل اين است كه توليد نشده است. البته در اقتصاد غربي، به نحوي  به اين عامل اشاره شده است. ولي به علت در هم ريختگي عناصر علمي اقتصاد، جايگاه متناقض و غير مرتبطي باهم دارند. مثلا در تعريف كلي اقتصاد گفته مي شود: تخصيص منابع محدود، به نياز هاي نامحدود.  و يا اينكه توجه به نياز ، به عنوان مشتري مداري، مطرح شده ولي، فقط به عنوان يك خريدار بالفعل، يعني خريدار تا موقعي ارزش دارد كه: خريدار باشد! بعد از خريد يا قبل از خريد،ارزشي ندارد. و اگر خريد نكند هم بد تر. در حاليكه ما مي گوئيم: نياز موتور محركه اقتصاد است. و بايد براي آن، سهم كافي در نظر گرفته شود. و براساس همين سهم هم، به آن سود پرداخت شود. به عبارت ديگر: اگر قيمت كالايي را به 8 قسمت تقسيم كنيم، شش سهم آن براي شش عامل، و دو سهم براي عامل نياز مند، بايد در نظر گرفته شود. و اگر بازار را، همان مصرف كننده بدانيم. قيمت كالا بايد 7 سهم شود. كه سهم بازار يا مصرف كننده نهايي، دوبرابر بقيه باشد . يعني انسان همين كه انسان است، ارزش دارد . نياز به غذا ، پوشاك ومسكن اورا  داراي سهم، و در نهايت صاحب سود سهام ميكند. از اينرو در تقسيم بيت المال، در اسلام هيچ فرقي بين مردم نيست. در همان ابتداي حكومت حضرت علي ع، ما شاهديم كه: ايشان به همه، دو درهم دادند. حتي برادرش عقيل، يا همرزمانش: طلحه و زبير، سهم بيشتري خواستند،اما ايشان امتناع كرد. امروز هم به تبع از آن امام بزرگوار، بايد كه تولد هر انسان، يك اصل باشد براي: دريافت سود سهام. به همين دليل در ايران، سهام عدالت توزيع مي شود تا: همه داراي سهام كارخانجات و منابع ثروت باشند.  

Requirements: driving engine of the economy
the economic production of a good or deformation, are the six basic elements: that are: raw materials, marketing, human resources, capital, machinery and management. But most important: consumption or production of goods for humans has not been considered. While the consumer is not a commodity to be produced, as it has been produced. In western economies, so this factor is mentioned. However, due to the clutter of Economics, position paradoxical and are not related to each other. For example, according to the definition of economics: the allocation of limited resources and unlimited needs. , Or needs, as a customer, but rose only as a potential buyer, until the buyer has a value that is buyer! After purchase, or before you buy, not worth. And if you do not buy more, too bad. But we say: necessity is the driving engine of the economy. And should it be considered sufficient contribution. And share the same time, it will pay dividends. In other words: if the price of merchandise to divide into eight sections, six of them for six, and the two share a factor requires, should be considered. And if the market for the consumer to know. The share price of the goods shall be 7. Market share or the final consumer, the rest is twofold. This means that the human person is worth. The need for food, clothing, housing share with him, and eventually the owner of the dividends. Thus the treasury division in Islam is no difference between people. At the beginning of the reign of Hazrat Ali AS, we see that they all took two scrambled. Even his brother Aqeel, or comrades: Talha and Zubair, demanding a greater share, but he refused. Today, following the Imams, to which every human birth is a principle of: receiving a dividend. Because of this, equity shares to be distributed to all of the facilities and resources they share.

الاحتياجات: محرك الدافعة للاقتصاد
إنتاج الاقتصادي للسلعة أو تشوه، هي العناصر الأساسية الستة: التي هي: المواد الخام، والتسويق، والموارد البشرية ورأس المال والآلات وإدارتها. ولكن الأكثر أهمية: استهلاك أو إنتاج السلع للبشر، لم يتم النظر فيها. في حين أن المستهلك ليس سلعة يتم إنتاجها، كما تم إنتاجه. في الاقتصادات الغربية، لذلك تم ذكر هذا العامل. ومع ذلك، ونظرا لفوضى الاقتصاد، ووضع متناقض لا ترتبط مع بعضها البعض. على سبيل المثال، وفقا للتعريف الاقتصاد: تخصيص الموارد المحدودة والاحتياجات غير محدودة. ، أو الاحتياجات، كعميل، لكنه أثار فقط مشتر محتمل، حتى المشتري لديه قيمة المشتري! بعد الشراء، أو قبل أن تشتري، لا يستحق. وإذا كنت لا تشتري أكثر من ذلك، سيئة للغاية. لكننا نقول: هو محرك ضرورة الدافعة للاقتصاد. وينبغي أن يكون هذا الأمر مساهمة كافية. وتقاسم الوقت نفسه، فإنه سيتم دفع أرباح الأسهم. وبعبارة أخرى: ينبغي أن ينظر إذا كان سعر البضائع إلى تقسيمها إلى ثمانية أقسام، ستة منهم لمدة ستة، وحصة اثنين في عامل يتطلب. وإذا كان السوق للمستهلك أن يعرف. يجب على سعر السهم من السلع يكون 7. حصتها في السوق أو المستهلك النهائي، هناك شقان للبقية. هذا يعني أن الإنسان يستحق. الحاجة إلى الغذاء والكساء والسكن معه سهم، وأخيرا مالك لأرباح الأسهم. وبالتالي شعبة الخزانة في الإسلام لا فرق بين الناس. في بداية عهد الإمام علي AS، ونحن نرى أنها اتخذت كل مخلوط 2. حتى شقيقه عقيل، أو الرفاق: طلحة والزبير، تطالب بحصة أكبر، لكنه رفض. اليوم، وبعد الأئمة، والتي كل ولادة الإنسان، هو مبدأ: تلقي أرباح. وبسبب هذا، ليتم توزيعها على جميع الأسهم من التسهيلات والموارد التي تشارك.

要求：发动机的经济
经济生产的好或变形，有六个基本要素是：原料，市场营销，人力资源，资金，设备和管理。但最重要的是：为人类消费或生产的货物，还没有被考虑。虽然消费者并不待产，因为它已经生产的商品。在西方经济体，因此这个因素被提及。然而，由于经济，位置似是而非，杂波彼此是不相关的。例如，根据经济学的定义：有限的资源的分配和无限的需求。或需求，作为客户，但只提出作为一个潜在的买家，直到买方的值是买方！购买后，在购买之前，不值得。如果你不买多了，太糟糕了。但我们说：需要是经济的驱动引擎。而且它应该被认为是足够的贡献。共享相同的时间，该公司将支付股息。换句话说：如果商品的价格分为八个部分，其中六人六，两股的一个因素需要，应予以考虑。如果市场，为消费者知道。股价的货物应为7。市场份额或最终消费者，其余的是双重的。这意味着，人是值得的。需要食物，衣服，住房与他分享，并最终所有者的股息。因此，财资部在伊斯兰教中是没有人与人之间的差异。 AS的哈兹拉特·阿里的统治开始，我们看到，他们花了两年炒。即使他的兄弟阿基尔，同志们：泰勒哈和祖拜尔，要求更大的份额，但他拒绝了。今天，在伊玛目，每个人出生的原理是：接收股息。正因为如此，股权分发给所有的设施和资源共享。

اقتصاد مبتنی بر: سود مصرف کننده نهایی

در افتصاد سرمایه داری، سود متعلق به سرمایه و سرمایه داراست. يعني با توجه به اينكه شش عامل، در توليد و صنعت وتجارت، نقش دارند كه عبارتند: از مديريت ،نيروي كار ،مواد اوليه ، تكنولو‍ژي، روش و سرمايه . اما سهم سرمايه اصلي است، و نظام سرمايه داري هم به همين معني است: كه اصالت را به سرمايه ميدهد. و به كارگر يا مواد اوليه ، در درجات بعدي نگاه مي كند. او مي گويد همه چيز پول است. اگر باشد همه چيز است. و اگر نباشد هيچ چيز نيست!

 در اقتصاد کمونیستی، سود به کارگر يا: نيروي كار تعلق می گیرد. آن ها مي گويند: اگر كارگر كار نكند، مثلا اعتصاب كند. سرمايه هيچ كاري از دستش نمي آيد. لذا سود، بنام ارزش افزوده، باید بعنوان سهام، بین کارگران تقسیم شود.

البته مكاتب ديگري هستند كه به ترتيب اهميت را مواد اوليه (سوداگران ،مركانتليست ها ) ويا مديريت (يقه سفيد ها،بوروكرات ها) يا تكنولوژي ( ماشين گراها ،تكنوكرات ها) و روش ( متدولوژيست ها ،نظام گرا ها ) ميدهند   ولی در اسلام، سود باید به: مصرف کننده نهایی (مارجيناليست ها) تعلق بگیرد. زیرا اوست که: بهای کالا را می پردازد، انگيزه توليد را به وجود مي آورد. هزينه هاي جانبي آن مانند: ماليات را مي پذيرد. و در يك كلمه، باعث رونق اقتصاد می شود. مثلا اگر مصرف كننده ،نفت را، خريد نكند. هيچ كس به دنبال كشف نفت، نمي رود. و براي آن سرمايه گذاري هم نمي كند. حالا كه همه مردم دني، نفت مي خرند، يا بنزين را مصرف مي كنند و مواد غذايي را تهيه مي كنند، درواقع سود را، آن ها ايجاد مي كنند. و براي اينكه حق به حق دار برسد، بايد سودي به آنان پرداخت شود.  و به همین دلیل در ایران، به همه يارانه پرداخت می شود. زيرا همه مردم در ايجاد اشتغال، و سود سهيم هستند. حتي كسي كه كور، كچل يا عليل است، او هم با مصرف مواد غذايي و پوشاك، به توسعه اقتصادي و ايجاد اشتغال، كمك مي كند. و بايد كه حقي برايش منظور شود. در ايران حتي ثروتمندان نيز، خود را از دريافت يارانه كنار نمي كشند. زيرا آن را حق خود مي دانند.

Economy: the ultimate benefit of the consumer

In capitalist economies, interest on capital and capital development. Since the six factors in the production and trade industry, are involved in include: management, labor, raw materials, technology, and financing methods. But the share capital, the capitalist system has the same meaning: the origin of the capital. And labor or raw materials, will look at later grades. He says it is all about money. If that is all. And if there is not nothing!
 The communist economy, profits or worker: worker awarded. They say: If the employee is not working, for example, to strike. Capital does not miss anything. The benefit, called value-added, should the shares be divided between workers.
The other schools are the ingredients in order of importance (merchants, Merchantlist s) or Manager (white collar, and bureaucrats) or technology (machine-wingers, technocrats) and (Mythologist, the orientation of the system), but they Islam should benefit: the final consumer (Marginalists s) is granted. That is because the price of the goods concerned creates incentives to produce. Side costs such as taxes done. In a word, the economy is booming. For example, if a consumer of oil, not purchase. No one followed the discovery of oil, is not. And it also does not invest. Now everybody Danny, buy oil, or gasoline consumption and food preparation, they really profitable, they can cause. And for the right to be right, the benefit is paid to them. And therefore in all the subsidies paid. Because all people in employment, and profit share. Even someone blind, bald or infirm, he also food and clothing, to economic development and job creation, would help. And that should be right for him. Even in the rich they do not receive the subsidy. Because it is your right to know.

الاقتصاد: صالح المستهلك النهائي لل

في الاقتصادات الرأسمالية، والفوائد على رأس المال وتنمية رأس المال. منذ العوامل الستة في صناعة الإنتاج والتجارة، ويشارك في ما يلي: الإدارة، والعمل، والمواد الخام، والتكنولوجيا، وطرق التمويل. ولكن رأس المال، النظام الرأسمالي لها نفس المعنى: أصل رأس المال. والعمل أو المواد الخام، وسوف ننظر في المراحل اللاحقة. يقول انه هو كل شيء عن المال. إذا كان هذا هو كل شيء. وإذا لم يكن هناك شيء!
 الاقتصاد الشيوعي، والأرباح أو عامل: عامل الممنوحة. يقولون: إذا كان الموظف لا يعمل، على سبيل المثال، في الإضراب. رأس المال لا يغيب عن أي شيء. ينبغي للأسهم صالح، ودعا القيمة المضافة، تقسم بين العمال.
المدارس الأخرى هي المكونات في الترتيب من حيث الأهمية (التجار،) أو مدير (ذوي الياقات البيضاء، والبيروقراطيين) أو تقنية (آلة الجناح والتكنوقراط) و (، اتجاه النظام)، ولكنها وينبغي الاستفادة الإسلام: تمنح للمستهلك النهائي (الحدية ق). وذلك لأن أسعار السلع المعنية، ويخلق حوافز لإنتاج. تكاليف جانبية مثل الضرائب القيام به. في كلمة واحدة، والاقتصاد المزدهر. على سبيل المثال، إذا كان مستهلك للنفط، وليس شراء. لا أحد يتبع اكتشاف النفط، ليست كذلك. وكما أنه لا تستثمر. الآن الجميع داني وزيت شراء أو استهلاك البنزين وإعداد الطعام، وأنها مربحة حقا، فإنها يمكن أن يسبب. وللحصول على حق على حق، ويدفع فائدة لهم. ودفع ذلك الدعم في جميع. لأن كل شخص في العمل، وحصة الربح. حتى شخص أعمى، أصلع أو العجزة، وقال انه سيكون أيضا المواد الغذائية والملابس، في التنمية الاقتصادية وخلق فرص العمل، والمساعدة. وينبغي أن يكون الحق له. حتى في الدول الغنية نفسها لا يحصلون على الدعم. لأنه من حقك أن تعرف.

经济：对消费者的最终利益

在资本主义经济中，资本和资本发展的兴趣。由于生产和贸易业的六大因素中，所涉及的包括：管理，劳动力，原材料，技术和融资方式。但股本，资本主义制度具有相同的含义：起源的资本。劳工或原材料，将在以后的等级。他说，这是所有关于钱。如果是这样的。如果没有什么！
 共产主义经济，利润或工作人员：工作人员给予奖励。他们说：如果员工不能正常工作，例如，罢工。资本不会错过任何东西。的好处，所谓的增值，工人之间进行分配的股份。
其他学校的主要成分是按重要性顺序（商人，Mrkantlyst）“或”管理者“（白领，和官僚）或技术（机器的边锋，技术专家）和（Mtdv Lvzhyst，定位系统），但他们伊斯兰教应该受益：授予最终消费者（Marginalists）。这是因为有关货物的价格，创造鼓励生产。侧面成本，如税收完成。总之，经济正在蓬勃发展。例如，如果石油消费国，而不是购买。没有人发现了石油后，是不是。而且它也不会投资。现在大家都丹尼，买油，汽油消耗和准备食物，他们真的有利可图，他们可以造成的。的权利是正确的，好处是支付给他们。因此，在所有的补贴支付。因为所有的人在就业，利润分成。即使有人盲目的，秃头或体弱者，他也温饱，经济发展和创造就业机会，会有所帮助。对他来说，应该是正确的。即使是在丰富自己没有收到补贴。因为知道这是你的权利。

همه مردم دنيا بايد يارانه بگيرند!

در مكتب اسلام، همه مردم با هم برابر و برادر هستند، هيچ فرقي بين سياه و سفيد نيست. طبق دستور قران: بين مردم برتري نيست، مگر به تقواي بيشتر. يعني هركسي بيشتر قانون مدار،خدا دوست و اسلامگرا بود، ارزش او بيشتر است. لذا اگر ثروتي يا پولي هست، بايد بين همه تقسيم شود. و هيچكس در دنيا، به نان شب محتاج نباشد. اما متاسفانه سيطره غرب، مخصوصا انگليس و آمريكا بر جهان، باعث شده تا مرزهاي مصنوعي، بين انسان ها ايجاد شود. و هركس در درون  مرز خودش، هركاري دلش خواست بكند. و ديگران به او كاري نداشته باشند! همانطور كه: روزي كه حكومت جهان، در دستان باكفايت حضرت علي ع بود، و بزرگترين مرزها را داشت، بيت المال را بين همه به طور مساوي ،تقسيم مي كرد. امروز نيز بايد نفري دو درهم ها، بين همه دنيا تقسيم شود. چون تكنولو‍ژي آنقدر پيشرفت كرده كه: همه مردم دنيا يكي شده اند . چرا در اينترنت شعار داده مي شود: دهكده جهاني! ولي وقتي نوبت به تقسيم غنائم ميرسد، فقط مردم كويت، بايد يارانه نفت بگيرند؟ نفت جهان را، در موقع مصرف، همه بايد پول بدهند! ولي موقع در آمد، فقط عرب هاي خليج فارس، بايد سود را ببرند؟ همان هايي كه بيشتر از همه، ادعاي اسلام دارند . بايد يكبار ديگر، در آمد نفت جهان محاسبه، و بر تمامي 7ميليارد بشر، تقسيم شود. يكبار ديگر اورانيوم ، مس ، طلا و كليه معادن  جهان، كه انفال، يعني اموال عمومي محسوب مي شود، محاسبه و سرانه آن ،بين همه مردم دنيا تقسيم شود. و هيچكس در هيچ كجاي دنيا ،شب با شكم گرسنه نخوابد . چرا بايد در آمد معادن و ديگر منابع خدا دادي، بين يك مشت سرمايه دار عربي ، غربي و عبري تقسيم شود! ولي بيش از 3ميليارد مردم، شب گرسنه بخوابند؟ طبق دستور اسلام، مديريت جهاني بايد به فكر همه مردم باشد. نه اينكه موقع حرف زدن، همه خود را رهبر جهان بدانند. وازمان و مديريت جهاني درست كنند، ولي موقع تقسيم غنايم؛ فقط ثروتمندان در ليست باشند؟

All people should be subsidized!
School of Islam, all people are equal and brothers, there is no difference between black and white. According to the Quran: There are not a better people, but the more virtue. The most anyone Circuit law, the Islamic God, his value is higher. So if there is property or money shall be divided among all. And nobody in the world does not need the bread. But, unfortunately, dominated by the West, especially America, Britain and the world prompted the artificial boundaries between humans occurs. And everyone within its borders, to do anything he wanted. And others do not have to! As: The day rule the world, in the hands of Hazrat Ali AS was competent and had the largest border, the treasury of all equally, he assigned. Today it down to two people, the world is divided. As technology has improved so that all people are one. Why is the motto of the internet: the global village! But when it comes to dividing the spoils, but the people of Kuwait, the oil subsidy should be? The world's oil, when used, must pay! But when you came in, only the Arabs of the Persian Gulf to take profits? As such, most of all, they claim Islam. Once again, the oil was calculated, and on all seven billion human be divided. Once again, uranium, copper, gold, and all the mines, the Anfal, which is public property, and calculated per capita, to be divided among all peoples. And no one in any country, at night he sleeps with a hungry stomach. Why did God come in mines and other resources among a handful of Arab capital, is divided into western and Hebrew! But more than 3 million people sleep hungry at night? Under Muslim rule, the global management should think of all the people. Not the time to talk to everyone they know their leader. Organization and management of the world, but when dividing spoils, only the rich have the list?

وينبغي مدعومة كل الناس!
مدرسة الإسلام، وجميع الناس متساوون واخوة، لا فرق بين أبيض وأسود. وفقا للقرآن: ليس هناك أفضل الناس، ولكن أكثر الفضيلة. حلبة معظم أي شخص القانون، والله الإسلامية، قيمة له أعلى. على هذا النحو إذا كان هناك الممتلكات أو الأموال تقسم بين الجميع. ولا أحد في العالم ليست بحاجة الى الخبز. ولكن، للأسف، التي يسيطر عليها الغرب، وخاصة أمريكا وبريطانيا والعالم دفعت حدود المصطنعة بين البشر يحدث. والجميع داخل حدودها، على أن تفعل كل ما يريد. وغيرها لم يكن لديك إلى! على النحو التالي: القاعدة اليوم في العالم، في يد الإمام علي كان AS المختصة، وكان أكبر الحدود، وزارة الخزانة المخصصة لجميع بالتساوي انه،. اليوم عليه لشخصين، وينقسم العالم. اذ ان التكنولوجيا قد تحسنت حتى يتسنى لجميع الناس واحدة. لماذا هو شعار شبكة الانترنت: القرية العالمية! ولكن عندما يتعلق الأمر بتقسيم الغنائم، ولكن شعب الكويت، وينبغي أن تكون الإعانة النفط؟ النفط في العالم، عندما تستخدم، يجب أن تدفع! ولكن عندما جئت في، فقط العرب من الخليج الفارسي إلى جني الأرباح؟ على هذا النحو، الأهم من ذلك كله، أنهم يدعون الاسلام. مرة أخرى، تم حساب النفط، وعلى كل البشرية أن تقسم 7000000000. مرة أخرى، واليورانيوم، والنحاس، والذهب، وجميع الألغام، والأنفال، والتي هي ممتلكات عامة، ويحسب نصيب الفرد، تقسم بين جميع الشعوب. وليس لأحد في أي بلد، في الليل ينام مع البطن الفارغة. لماذا لم يأتي الله في المناجم والموارد الأخرى بين حفنة من المال العربية، تنقسم إلى الغربية والعبرية! ولكن أكثر من 3 ملايين شخص جائع النوم في الليل؟ تحت حكم مسلم، ينبغي أن نفكر في الإدارة العالمية جميع الناس. ليس الوقت المناسب للتحدث إلى كل شخص يعرفه زعيمهم. تنظيم وإدارة العالم، ولكن عندما يقسم الغنائم، فقط الغنية القائمة؟

Tüm insanlar sübvanse edilmelidir!
İslam Okulu, tüm insanların eşit ve kardeşiz, siyah ve beyaz arasındaki fark yoktur. Kur'an'a göre: daha iyi bir insan, ama daha fazla erdem yoktur. Çoğu kimse Devre hukuku, İslam Allah'ın, onun değeri daha yüksektir. Yani mal veya para varsa tüm arasında bölünmüş olacaktır. Ve dünyada hiç kimse ekmek gerekmez. Ama, ne yazık ki, özellikle Amerika, İngiltere ve dünyadaki insanlar arasındaki yapay sınırları oluşur istendiğinde, Batı hakim. Ve onun sınırları içinde bulunan herkese, istediği her şeyi yapmak. Ve diğerleri zorunda değilsiniz! Gibi: gün kuralı dünya, Hazreti Ali elinde AS yetkin ve en büyük sınır, hepsi eşit, o atanmış bir hazine vardı. Aşağı iki kişi Günümüzde, dünya bölünür. Teknolojisi gibi tüm insanlar vardır ki iyileşmiştir. Küresel bir köy: Neden internet sloganı! Ama ganimeti bölünmesi söz konusu, ama ne zaman Kuveyt halkı, petrol sübvansiyon olmalıdır? Dünyanın petrol, kullanılan zaman, ödemek zorundadır! Ama geldiğinde, Fars Körfezi Araplar kar sadece almak? Bunun gibi, hepsinden önemlisi, onlar İslam'ı iddia. Bir kez daha, yağ hesaplandı ve her yedi milyar insan üzerinde ayrılır. Bir kez daha, uranyum, bakır, altın, ve bütün halklar arasında bölünmüş olması tüm madenleri, kamu malı olan Enfal, ve kişi başına hesaplanır. Ve herhangi bir ülkede hiç kimse, geceleyin aç bir mide ile uyur. Tanrı neden batı ve İbranice bölünür, Arap sermayesinin bir avuç arasında mayın ve diğer kaynaklar geldi! Ama 3 milyondan fazla kişi geceleri aç uyumak? Müslüman hakimiyeti altında, küresel yönetim tüm insanlar düşünmek gerekir. Değil onların lideri olduğunu herkes konuşmak için zaman. Örgütü ve dünya yönetimi, ancak ganimet bölünmesi, yalnızca zengin listesi var?

تلقين و بيماري

بسياري از بيماري ها، براثر تلقين به وجود مي آيد. و نوع تلقين هرچه وسيع تر باشد، بيماري شايع تر است. مثلا وقتي آلودگي هوا تبليغ ميشود، خيلي ها احساس مي كنند: گلويشان مي سوزد! و بايد به جاهاي بهتري بروند! در حاليكه ميدانيم: بدن انسان با محيط بسيار سازگار است: تا جايي كه ثابت شده :حتي برخي زائده هاي بدن انسان، در اثر استفاده نكردن، ازبين مي رود. و برعكس، بازوهاي انسان، در اثر كار برد زياد قوي مي شود. لذا كساني كه در تهران زندگي مي كنند، به همه شرايط آن عادت مي كنند. و با آن سازگار مي شوند. و برعكس آن مثلا :اگر يك تهراني به شمال برود، از باران زياد آن شكايت مي كند! در حاليكه باران زياد، براي شمالي ها، امري عادي است. هواي گرم براي جنوبي ها ،امري عادي است. ولي اگر يك نفر، از تهران برود بندر عباس يا اهواز، ممكن است كلافه شود! در اين گونه موارد، بهترين راه براي مبارزه با بيماري ها، تلقين هاي مثبت است. مثلا: دعا خواندن باعث مي شود: شخص دچار افسردگي نشود، و بداند كسي هست كه، به حرف هاي او گوش بدهد. و يا قران خواندن، حافظه را زياد مي كند. يعني شخص از بيماري الزايمر، در امان خواهد بود. برنامه هاي صدا و سيما و سياست بهداشتي در ايران، هميشه بر پايه منافع پزشكان بوده: زيرا پزشكان برخلاف سوگند خود، بجاي طبابت، تجارت مي كنند. و بيشترين پست هاي سياسي و اقتصادي كشور را ،در تمام سطوح اشغال كرده اند!  در حاليكه بهترين پزشكان در اروپا و آمريكا، ايراني هستند. ولي همان ها وقتي به ايران بر مي گردند، در فكر ساختمان  سازي، برج سازي و پارو كردن پول هستند! و اگر حتي، يكي و دوساعت هم طبابت مي كنند، براي پشتوانه برج سازي شان هست! به همين دليل ما مي بينيم بيماري ايدز كه در ايران نبود، به وجود مي آورند، و تعداد اندك كشته شدگان آن را،زياد جلوه ميدهند. اما راجع به مرگ ومير در تصادفات، كه دهها برابر ايدز و غيره است. حرفي نمي زنند! چرا كه ،هرچه بيشتر زخمي وفوتي  باشد، بازار پزشكان داغ تر است.

 Context and disease
Many diseases, because there is suggestion. And the context of the larger, more common diseases. For example, when air pollution is advertised, many are feeling: His throat burns! And must be better places to go! While we know: the human body with a very friendly environment has proven far: even some extra body in the main, disappears. Conversely, the human arm, the effects used are very strong. So those who live in Tehran, are all terms used to it. And be consistent with it. And vice versa, for example: If you go to the north of Tehran, the heavy rain, it will complain! However, heavy rain to the north, the norm is. Warm air from the south, is the norm. But if a person can go from Tehran to Bandar Abbas and Ahvaz, may be overwhelmed! In such cases, the best way to fight the disease is a positive suggestion. For example: the prayer is: a person is not depressed, and he is someone to listen to him talk. Or Quran reading, memory does increase. The person with Alzheimer's disease will be spared. TV programs and health policy in Iran has always been based on the interests of physicians: physicians because despite his oath, instead practice their trade. And most of the country's economic and political posts at all levels are occupied! While most physicians in Europe and the United States, are Iranian. However, when the return to Iran, the idea of ​​building towers and making money shoveling! And if even one or two hours of practice time, they have the backing of the tower there! Thus we see that in the absence of AIDS, to create, and it killed a few, they look great. But about the deaths in car accidents, AIDS, etc., which is ten, times more. Do not talk! Because, more wounded and dead, the medical market is hot.

السياق والمرض
العديد من الأمراض، وذلك لأن هناك اقتراح. والسياق من الأمراض أكبر، أكثر شيوعا. على سبيل المثال، عندما يتم الإعلان عن تلوث الهواء، والعديد من يشعرون: حروق رقبته! يجب أن يكون أفضل والأماكن للذهاب! في حين أننا نعلم: أثبت الجسم البشري مع البيئة ودية للغاية حتى: حتى بعض الزائدة في الجسم بشكل رئيسي، يختفي. وعلى العكس، الذراع الإنسان، وآثار المستخدمة هي قوية جدا. حتى أولئك الذين يعيشون في طهران، وكلها مصطلحات المستخدمة لذلك. وتكون متسقة معها. والعكس صحيح، على سبيل المثال: إذا ذهبت إلى الشمال من طهران، والأمطار الغزيرة، وسوف يشكو! ومع ذلك، هطول أمطار غزيرة في الشمال، والقاعدة هي. الهواء الدافئ من الجنوب، هو القاعدة. ولكن إذا كان الشخص يمكن أن تذهب من طهران إلى بندر عباس والاهواز، قد طغت! في مثل هذه الحالات، فإن أفضل طريقة لمكافحة هذا المرض، هو اقتراح إيجابية. على سبيل المثال: الصلاة: لم يتم الاكتئاب شخص، وهو شخص للاستماع إليه الحديث. أو القرآن القراءة والذاكرة لا تزداد. الشخص مع مرض الزهايمر، لن يدخر. كان دائما البرامج التلفزيونية والسياسة الصحية في إيران على أساس المصالح الأطباء: الأطباء أنه على الرغم يمينه، بدلا ممارسة تجارتهم. واحتلت معظم المشاركات في البلاد الاقتصادية والسياسية على جميع المستويات! في حين أن معظم الأطباء في أوروبا والولايات المتحدة، هي الإيرانية. ومع ذلك، عندما عودته إلى إيران، فكرة بناء أبراج وجعل التجريف المال! وحتى لو واحد أو ساعتين من الوقت الممارسة، انهم يحظون بدعم من البرج هناك! وهكذا نرى أنه في حالة عدم وجود الإيدز، لخلق، وقتل عدد قليل، فإنها تبدو كبيرة. ولكن عن الوفيات في حوادث السيارات، والإيدز، وغيرها، والتي هي أكثر بعشر مرات. لا نتحدث! لأنه، من الجرحى والقتلى، والسوق الطبية حار.

Bağlam ve hastalık
Birçok hastalık, öneri var çünkü. Ve daha büyük, daha yaygın hastalıklar bağlamında. Örneğin, hava kirliliği reklamı olduğunda, pek çok duygu: Boğazı yakar! Ve gitmek için daha iyi yerler olmalıdır! Bildiğimiz ise: çok samimi bir ortam ile insan vücudu kadar kanıtlamıştır: ana hatta bazı ekstra vücut, kaybolur. Bunun aksine, insan kolu, ikinci etki çok güçlüdür. Yani Tahran yaşayanlar, bunu için kullanılan bütün terimler vardır. Ve tutarlı olmak. Ve tersi, örneğin: Tahran, yağmur kuzeye giderseniz, o şikayet edecek! Ancak, kuzeyde şiddetli yağmur, kuraldır. Güneyden gelen sıcak hava, kuraldır. Ama bir kişi Tahran Bandar Abbas ve Ahvaz gidebilirsiniz eğer, boğulmuş olabilir! Bu gibi durumlarda, hastalıkla mücadele için en iyi yolu, olumlu bir öneridir. Örneğin: Bir kişi depresif değil, ve onu konuşmak dinlemek için birisi: dua. Yoksa Kur'an okuma, hafıza artışı yapar. Alzheimer hastalığı olan kişi, korunmuş olacaktır. Ahdini rağmen, bunun yerine onların ticaret uygulama nedeniyle hekimler: İran TV programları ve sağlık politikası hep hekimlerin çıkarlara dayalı olmuştur. Ve her düzeyde ülkenin ekonomik ve politik mesajların çoğunu işgal edilmiştir! Avrupa ve Amerika Birleşik Devletleri, hekimlerin çoğu İranlı olsa. Ancak, İran dönüşü, kuleleri inşa ve para kürekle yapma fikri! Ve pratikte zaman bile bir ya da iki saat varsa, orada kule destek var! Böylece, AIDS yokluğunda görmek oluşturmak için, ve birkaç öldürdü, onlar harika görünüyorsun. Ama daha on kat araba kazaları, AIDS, vb, ölüm hakkında. Konuşma! Çünkü, daha fazla yaralı ve ölü, medikal pazarda sıcak.

طرح هاي عمراني داراي ابعاد زيادي هستند: در بعد اقتصادي ايجاد شغل ، رشد و توسعه را، به ارمغان مي آورند. درابعاد فرهنگي: تنفس در فضايي تازه، با رنگ و بوي نو، را هديه مي دهند. و در بعد احتماعي، مردم را به همكاري هرچه بيشتر با قانون، فرامي خوانند . اما ايرادهايي هم دارند مثلا :مردم در خيابان ها كه راه مي روند، طرح هاي عمراني آنان را، دچار سردر گمي مي كند: زيرا برخي مسير ها بسته، يا برخي جاها،ممنوع الورود شده اند. يكي از اين طرح هاي عظيم در تهران، پل سه طبقه بر روي بزرگراه  شهيد صدر، در شمال تهران و پل صادقيه، بر فراز تقاطع بزرگراه محمدعلي جناح، با بزرگراه شيخ فضل الله نوري است.  در اينجا آسماني از پل تشكيل شده: يعني ديگر آسمان آبي ديده نمي شود! هرچه نگاه مي كني پل است! كه بزرگ راه ها را به هم متصل، يا از هم جدا مي كند. و اگر يكي از اين راه ها تابلو نداشته باشد، مي بيني: مي خواستي بروي شهريار، سر از كرج در آوردي! و يا مي خواستي بروي نوبنياد، سراز ازگل و ميني ستي در مي آوري !

وجود اينهمه طرح هاي عمراني، شهر را به صورت كارگاه در آورده. همه خيابان ها پر از كاميون است. و همه كوچه ها پر از مصالح. و مردم نميدانند با كار روزمره چه كنند! اگر اين طرح ها يكي بود، اشكالي نداشت. به قول تهراني ها: يكي چشم گاو است . اما وقتي هر روز كه بيدار مي شوي، يك طرح عمراني ديگر است. و خيابان ها دوباره محل رفت و آمد خاك وماسه شده. از خود مي پرسي: پس كي اين ها تمام ميشود؟ تا ما به زندگي برسيم؟ گرچه زندگي همين ها است! يعني اگر طرح هاي عمراني نباشد، سايه مرگ، پيري و كهنگي، شهر را پر مي كند. و از نو شدن خبري نيست. ما به نوبه خود، به دولت و شهرداري براي اين همه فعاليت، تبريك عرض مي كنيم ..

Celestial bridge or a city car game!
There are many aspects of project development: job creation in the economy, growth and development, will bring. Cultural dimensions: breathing new space with a new flavor, give the gift. And the social dimension, more people to cooperate with law call. But there are some problems, like the people who walk the streets, their development plans, with the entrance to confusion: it closed in some way, or in some places, are prohibited. One of the big projects in Tehran, Shahid Sadder Highway Paul on three floors, in the north of Tehran and Sadeghieh bridge, crossing over Highway Ali Jinnah Sheikh Fazlallah with light. The bridge consists of scripture: the other cannot see the blue sky! What are you looking bridge! It's a great way to connect, or to separate. If the board is not one of these ways, the nose wanted to go Shahriar, Head of Karaj did! And wanted to go nascent and mini city Ozgol close head in the collection!
There are so many construction projects, the city has a workshop. All the streets are filled with trucks. And alleys full of materials. People do not know how to work every day! If one of these plans, no problem. Tehrani says: This one is a bull's eye. But when you get up every day, a development plan is another. And the streets again resort of soil and sand. Ask yourself: So who are all these people? We get to live? Although this is the life! If the development plan is not the shadow of death, old age and aging, the city fills. And the news is not new. We turn to the municipal government for the whole activity, we congratulate...

جسر السماوية، أو لعبة سيارة المدينة!
هناك العديد من جوانب التنمية المشروع: خلق فرص العمل في الاقتصاد والنمو والتنمية، وسوف تحققه. الأبعاد الثقافية: فسحة للتنفس جديد مع نكهة جديدة، وإعطاء الهدايا. والبعد الاجتماعي، وأكثر الناس دعوة للتعاون مع القانون. ولكن هناك بعض المشاكل، مثل الأشخاص الذين يجوبون الشوارع، وخطط التنمية، مع مدخل الارتباك: إغلاقه في بعض الطريق، أو في بعض الأماكن، ويحظر و. واحدة من المشاريع الكبرى في طهران، شهيد الصدر على الطريق السريع بول ثلاثة طوابق، في شمال طهران وجسر   الصادقيه، عبور الطريق السريع علي فضل الله الشيخ جناح مع الضوء. يتكون الجسر من الكتاب المقدس: الأخرى لا يمكن رؤية السماء الزرقاء! ما الذي تبحث الجسر! انها طريقة رائعة للاتصال، أو فصل ل. لم كرج رئيس المجلس إذا ليست واحدة من هذه الطرق، والأنف يريد الذهاب شهريار،! ويريد الذهاب الوليدة، وميني رئيس

 سيتي الوثيق في جمع!
هناك الكثير من مشاريع البناء، والمدينة لديها ورشة العمل. تمتلئ الشوارع مع جميع الشاحنات. والكامل من المواد الأزقة. الناس لا يعرفون كيفية العمل كل يوم! إذا كان أحد هذه الخطط، لا مشكلة. طهراني يقول: هذا هو واحد عين الثور. ولكن عندما تحصل على ما يصل كل يوم، خطة التنمية شيء آخر. والشوارع مرة أخرى تلجأ للتربة والرمال. اسأل نفسك: من ذلك هي كل هؤلاء الناس؟ نحصل على العيش؟ ورغم أن هذا هو الحياة! إذا كانت خطة التنمية ليست الظل من العمر، والموت القديم والشيخوخة، المدينة يملأ. والأخبار ليست جديدة. ننتقل إلى حكومة البلدية للنشاط كله، نهنئ ...

Göksel köprü, ya da bir şehir arabası oyunu!
Proje geliştirme birçok yönü vardır: Ekonominin iş yaratma, büyüme ve gelişme, getirecek. Kültürel boyutlar: yeni bir lezzet ile yeni nefes alan, hediye vermek. Ve sosyal boyut, daha fazla insan hakları çağrısı ile işbirliği yapmak. Ama bazı sorunlar karışıklığa giriş ile sokaklarda, kendi kalkınma planları, yürümek insanlar gibi, vardır: bu bir şekilde kapatıldı, ya da bazı yerlerde yasaktır. Tahran ve Sadeghieh köprü kuzeyde üç katlı Tahran, Shahid Sadr Highway Paul büyük projelerden biri, ışık ile Otoyol Ali Cinnah Şeyh Fadlallah geçiyor. Köprü kutsal oluşur: diğer mavi gökyüzünü göremiyorum! Eğer köprü ne arıyoruz! Bu bağlamak veya ayırmak için harika bir yoldur. Kurulu bu yollardan biri değilse, burun Şehriyar gitmek istedim, Kerec Başkanı yaptı! Ve doğmakta gitmek istedim ve tahsilat mini Seti Azgoli yakın kafa!
Pek çok inşaat projeleri vardır, şehrin bir atölye var. Tüm sokakları kamyon ile doldurulur. Ve malzeme dolu sokaklar. İnsanlar her gün işe nasıl bilmiyorum! Eğer bu planlar biri, sorun yok. Tehrani diyor ki: Bu bir boğa göz. Ama her gün kalktıklarında, bir kalkınma planı başka bir şeydir. Ve sokaklar yine toprak ve kum başvurmaktadırlar. Kendinize şunu sorun: Tüm bu insanlar Peki kim? Biz yaşamak için olsun? Bu hayatı olmasına rağmen! Kalkınma planı ölüm, yaşlılık ve yaşlanma gölge değilse, şehir doldurur. Ve haber yeni değildir. Biz bütün etkinlik için belediye dönüp, biz tebrik ...

سالروز آغاز امامت حضرت مهدي عج مبارك باد

بنا بر روايات تاريخي، بعد از وفات امام حسن عسكري، كه مقبره او در سامرا، چند سال پيش توسط حراميان تخريب شد، و بحمدالله بهتر از روز اول باز سازي شد. پسر 5 ساله او جانشيني اش آغاز شد . ابتدا جعفر برادر امام حسن عسكري، و عموي امام زمان عج، مي خواست كه بر تابوت امام حسن ع نماز بخواند، ولي كودك 5 ساله با هيبت تمام جلو آمد و فرمود: اي عمو برو كنار، بر امام بايد امام نماز بخواند. و نماز خواند ومردم هم متابعت كردند. بعدا كه بني عباس متوجه شدند و نيرويي را براي دستگيري اش فرستادند، در همان محل معروف به: سرداب، غيبت او آغاز شد، وتا امروز ادامه دارد، و هروقت كه خدا بخواهد او خواهد آمد. و در كعبه نماز خواهد خواند، و با همراهي حضرت عيسي ع و خضر نبي ع، و ديگر انبيا، دودمان آل سعود و آل حمد و ديگر آل ها را، كه ظالمانه بر تخت پيامبر، تكيه داده اند، ازبين خواهد برد. دشمنان ايشان از همين امروز هم معلومند: كساني كه وجود او را منكر مي شوند، اولين گروه هستند زيرا: انكار يا اثبات آن براي آن ها چه فرقي دارد، وقتي ظالم نيستند؟ اصرار آن ها، بر انكار منجي عالم بشريت، فقط به دليل زور گو و ظالم بودن آن ها است. چرا كه اعتقاد به ظهور امام زمان، اميد مبارزه با ظلم را هميشه زنده نگه مي دارد. و مظلومان جهان در بحرين ،فلسطين ، افغانستان ، نخجوان ، ميانمار ، اروپا ،آمريكا ، روسيه و استراليا  و تمام نقاط جهان، با اين اميد: هميشه مشعل مبارزه را روشن نگه مي دارند. اما ظالمان و زور گويان در: بحرين و امثال آن، حتي  در اروپا و آمريكا، اين خورشيد تابناك را، زير ابرهاي پوشالي و توهمي خود، با مسخره و دروغ مي خواهند خاموش كنند! ولي نمي توانند و او خواهد آمد وزمين را پر از عدل و داد حواهد كرد انشاءالله  

Find anniversary of Imam Mahdi aj Happy
According to historical accounts, after the death of Imam Hasan Askari, whose mausoleum in Samarra was destroyed several years ago by the bidders, and to praise God for the better since the first day it was open. His successor was his 5 year old son. Initially, the brother of Imam Hasan Askari JA, and uncle of Imam Mahdi, the coffin of Imam Hasan wanted to pray, but awesome all children 5 years old came forward and said: Go along with a cousin, Imam to pray. Prayers were read and follow the people. Will sing and pray in the Kaaba, and the association of AS and Khazar Jesus as prophet, and prophets, and Al Hamad Al Saud dynasty to the throne of the Prophet's outrageous, they rely on, will die. They are enemies of today are given: those who deny his existence, they are the first group because it acted to deny or prove it is not the oppressor? They insist on denying the savior of humanity, just because it is being forced to talk and cruel. Because of the belief in Imam, keeps hope alive against all oppression. And the oppressed in Bahrain, Palestine, Afghanistan, Nakhchivan, Myanmar, Europe, USA, Russia, Australia and all over the world, hoping it: always keep the torch lit up the fight. But tyrants and Guyana force in Bahrain and the like, even in Europe and America, the bright sun under clouds of chaff and its illusions, ridicule and lies they are off! But they cannot and he will fill the Earth with justice, and that will hopefully

العثور على ذكرى الإمام جعفر سعيد مهدي
وفقا لحسابات تاريخية، بعد وفاة الإمام الحسن العسكري، في سامراء التي الضريح دمر قبل عدة سنوات من قبل مقدمي العطاءات، ونحمد الله للأفضل منذ اليوم الأول كان مفتوحا. كان خلفه ابنه من العمر 5 سنوات. في البداية، شقيق الإمام العسكري  حسن، وعمه الإمام المهدي، أراد الإمام حسن نعش للصلاة، ولكن الأطفال في جميع ممتاز 5 سنوات من العمر جاء الى الامام وقال: اذهب مع ابن عم الإمام الإمام للصلاة. وصلاة قراءة واتباع الناس. بني عباس، الذين وجدوا في وقت لاحق لها، وأرسلت قوة للقبض، في محلة تعرف باسم: قبو، بدأت حالة غيابه، استمرت حتى اليوم، وكلما كان سيأتي إن شاء الله. والغناء والصلاة في الكعبة، ورابطة AS الخزر ويسوع النبي، والأنبياء، و آل سعود حمد آل سلالة على عرش الفاحشة النبوي، وأنها تعتمد على، ويموت. فهي تعطى أعداء اليوم: أولئك الذين ينكرون وجوده، فهي المجموعة الأولى لأنه تصرف على النفي أو إثبات أنها ليست الظالم؟ يصرون على نفي منقذ الإنسانية، لمجرد أنه بات لزاما على التحدث والمعاملة القاسية. بسبب الاعتقاد في الإمام، وتبقي الأمل حيا رغم كل القمع. والمظلوم في البحرين، وفلسطين، وأفغانستان، ناختشيفان وميانمار وأوروبا والولايات المتحدة وروسيا واستراليا وجميع أنحاء العالم، على أمل أن: أضاءت الشعلة دائما تصل المعركة. ولكن الطغاة وغيانا القوة في البحرين وما شابه ذلك، وحتى في أوروبا وأمريكا، والشمس مشرقة تحت سحب من القشر وأوهامها، والسخرية تكمن هم قبالة ! لكنهم لا يستطيعون وانه سوف يملأ الأرض عدلا، ويؤمل

İmam Mehdi aj Mutlu yıldönümü bul
Tarihi rivayetlere göre, mozolenin Samarra istekliler tarafından birkaç yıl önce yıkıldı ve o was açık ilk günden beri iyi için Tanrı'ya övgü İmam Hasan Askari, ölümünden sonra. Onun halefi 5 yaşındaki oğlu oldu. Başlangıçta, İmam Hasan Askari JA kardeşi ve İmam Mehdi amcası, İmam Hasan tabutu dua etmek istedim, ama 5 yaşında müthiş tüm çocukların öne çıktı ve şöyle dedi: dua etmek bir kuzeni, İmam İmam ile birlikte gidin. Dualar insanların okumak ve takip edildi. Daha sonra onu buldum ve olarak bilinen mevkiinde, yakalamak için bir kuvvet gönderdi Bani Abbas: mahzeni, onun yokluğunda bu güne kadar devam eden, başlamış ve o, Allah'ın izniyle gelecek zaman. Şarkı ve Kâbe dua ve Peygamberin çirkin tahtına AS ve Hazar peygamber olarak İsa ve peygamberlere ve Al Hamad Al Suud hanedanının dernek, onlar üzerinde durulacaktır, ölecek. Onlar bugün düşman verilmiştir şunlardır: bunu inkar ya da ezen olmadığını kanıtlamak için harekete geçti, çünkü onun varlığını inkar edenlere, onlar ilk grup? Onlar acımasız konuşmak ve zorlanması, sırf insanlığın kurtarıcısı inkar ısrar. Çünkü İmam inancı, tüm baskıya karşı hayatta umut tutar. Ve Bahreyn, Filistin, Afganistan, Nahçıvan, Myanmar, Avrupa, ABD, Rusya, Avustralya ve tüm dünyada, bu umut ezilen: daima meşale tutmak mücadele yaktı. Ama zorbalar ve Bahreyn gibi Guyana kuvveti, hatta Avrupa ve Amerika'da, saman ve yanılsamalar, alay bulutları altında parlak güneş ve kapalı olduklarında yatıyor! Ama onlar alamaz ve o adaletle Dünya dolduracak, ve umarım olacak

ديگر با فساد و بي بند و باري

 نمي توان با مكتب امام خميني مبارزه كرد! هيات رزمندگان غرب تهران، در حسينيه بزرگ شهدا، مراسم شب قتل امام حسن عسكري ع را برگزار كرد. دراين مراسم حجت الاسلام پناهيان، به تشريح علت جنايت تاريخي:  قتل هابيل پرداخت. و گفت برخلاف مشهور، اين جنايت حاصل مبارزه بين بدي و خوبي نبود، بلكه بين خوبي و خوبي ! بود. خوبي مطلق و خوبي نسبي.  هردو فرزند حضرت آدم، قرباني براي خدا بردند. يعني هردو خوب بودند. ولي خداوند يكي را قبول فرمود و گفت : انما يتقبل الله من المتقين. خدا وند خوبي را از همه قبول نمي كند! بلكه اين خوبي بايد جهت داشته باشد. هركس فقط خوب باشد خوب نيست. بايد خوب باتقوا باشد. وي ضمن انتقاد از محتواي فيلم هاي سكولار، كه فقط خوب بودن مطلق را تبليغ ميكنند، گفت: امروز ديگر نميتوان با مشروب خوردن و عربده كشيدن، با مكتب امام ره مبارزه كرد.(گرچه خيلي ها بر طبل فساد مي كوبند، و حتي همه را فاسد معرفي مي كنند، تا زشتي فساد كمتر ديده شود) بلكه  بايد با خوبي  ظاهري و فاسد، با ان مبارزه كنند. الان هم در دنيا گرچه ما جنگ دزدها را با مظلومين مي بينيم، ولي انها هم براي خودشان خوب هستند! دربيان اين موضوع ميتوان گفت: كه حتي دزدها وغارتگر ها هم خود را خوب ميدانند. مثلا مي گويند: ما از پول دارها مي دزد يم، و به فقير ها كمك مي كنيم! يا مثلا اوباما، واقعا به فكر نجات مردم آمريكا است. اما راه خوبي مطلق، يعني خوبي بدون خدا را، در پيش گرفته. اتحاديه اروپا هم به همين دليل شكست مي خورد! آنها حتي به اندازه فرعون هم غيرت ندارند: فرعون گرچه ادعاي خدايي ميكرد، ولي اين جلوي مردم بود. وقتي خلوت مي كرد، به خدايي خدا اعتراف مي كرد. واز خدا مي خواست: اورا دربين مردم مفتضح نكند!

Corruption and other Loose cargo can not be fought with Imam Khomeini school!
Board Warriors West of Tehran, the largest Hosseinieh martyrs, Imam Hassan Askari as the night the murder took place. The ceremony Hojatoleslam Pnahyan to describe the historical crime: the murder of Abel payment. Contrary to the popular saying, this crime was the result of the struggle between good and evil but between good and good! Was. Good absolute and relative good. Both the son of Adam, were sacrificed to God. That both were good. But he accepted the Lord and said: My God Almtqyn Ytqbl enema. God does not accept the good of all! This is not good for you. Everyone is just not good. Good to be virtuous. He also criticized the secular content of the film, the only absolute good as advertised, said today no longer cry with drinking and smoking, was fighting with the school of Imam Khomeini. (Although many drums smash corruption, and even all represent corrupt, less corruption there is so ugly) but with apparent good and bad, they fight it. Now with the oppressed in the world though we can see the thieves, but they are good for them!
Derby it can be said that even thieves and burglars also good to know. For example, say we've stolen money from the owners, and to help the poor! Or Obama really think the American people are saved. But the absolute best, the good without God, adopted. Union because of Europe fail! They are not even enough to honor the Pharaoh: Pharaoh's claim it was God, but in front of people. When he retreats, he acknowledges God as God. And God wanted: him not to disgrace among the people!

لا يمكن الفساد والبضائع السائبة الأخرى أن يحارب مع الإمام الخميني المدرسة!
مجلس وريورز غرب طهران، الشهداء أكبر الحسينية، الإمام الحسن العسكري واستغرق ليلة مقتل مكان. حفل حجة الاسلام پناهيان  لوصف الجريمة التاريخية: قتل هابيل الدفع. خلافا لمقولة شائعة، وكان هذه الجريمة نتيجة للصراع بين الخير والشر ولكن بين الجيد والجيد! كان. جيد المطلقة والنسبية جيدة. تمت التضحية كل من ابن آدم، إلى الله. أن كانت جيدة. ولكن قال انه يقبل الرب وقال: يا إلهي حقنة شرجية. الله لا يقبل فيه خير للجميع! هذا ليس جيدا بالنسبة لك. الجميع هو مجرد ليست جيدة. جيد أن تكون فاضلة. كما انتقد مضمون العلمانية من الفيلم، خير المطلق الوحيد المعلن عنها، وقال اليوم لم يعد البكاء معك الشرب والتدخين، كان يقاتل مع مدرسة الإمام الخميني (على الرغم من أن العديد من سحق الفساد الطبول، وحتى كل تمثل الفاسدة والحد من الفساد هناك قبيحة جدا) ولكن مع حسن الظاهر وسيئة، فهي محاربته. الآن مع المظلومين في العالم على الرغم يمكننا أن نرى اللصوص، لكنها جيدة بالنسبة لهم!
ويمكن القول إن دربي اللصوص واللصوص حتى جيدة أيضا أن تعرف. على سبيل المثال، يقول لقد سرقت المال من أصحابها، ومساعدة الفقراء! أوباما تعتقد حقا أو يتم حفظ الشعب الأمريكي. ولكن اعتمد الأفضل على الأطلاق، وجيدة من دون الله. الاتحاد بسبب فشل أوروبا! أنها ليست كافية حتى لتكريم فرعون: المطالبة فرعون كان الله، ولكن أمام الناس. عندما يتراجع، وقال انه يعترف الله كما الله. وأراد الله: منه عدم عار بين الناس!

Yolsuzluk ve diğer Gevşek kargo İmam Humeyni okul ile mücadele edilemez!
Tahran Kurulu Warriors West, gece kadar büyük Hosseinieh şehitleri, İmam Hasan Askari cinayet gerçekleşti. Tarihsel suçu tanımlamak için töreni Hojatoleslam Pnahyan: Abel ödeme cinayeti. Halk deyişi aksine, bu suç, iyi ve kötü arasındaki ama iyi ve iyi arasındaki mücadelenin sonucu olduğunu! Oldu. Iyi mutlak iyi ve göreli. Adem'in oğlu, ikisi de Allah'a kurban edildi. Hem iyi olduğumuzu. Ama Rab kabul ve dedi ki: Tanrım Almtqyn Ytqbl lavman. Tanrı tüm iyi kabul etmiyor! Bu sizin için iyi değildir. Herkes sadece iyi değil. Erdemli olmak çok güzel. Ayrıca, filmin laik içeriği, reklamı olarak sadece mutlak iyi eleştirdi artık içme ve sigara ile ağlamak, İmam Humeyni'nin okul ile savaşıyordu bugün açıkladı. (Hatta birçok davul şut yolsuzluk ve tüm rağmen bozuk temsil, daha az yolsuzluk kadar çirkin olduğunu) ama fark iyi ve kötü, onlar mücadele. Dünyanın ezilen ile Şimdi hırsızlar görebilirsiniz, ama onlar için iyi olsa!
Derby aynı zamanda iyi hatta hırsızlar ve hırsızların bilmek söylenebilir. Örneğin, biz sahiplerinden para çaldılar söylemek ve fakirlere yardım etmek! Veya Obama gerçekten Amerikan halkının kaydedilir düşünüyorum. Ama mutlak iyi, Tanrı olmadan iyi, kabul etti. Çünkü Avrupa Birliği başarısız! Onlar Firavun onurlandırmak için bile yeterli değil: Firavun'un iddiası Tanrı, ama insanların önünde. Ne zaman inziva, Tanrı gibi Tanrı kabul eder. Ve Tanrı istedim: o değil insanlar arasında rezil etmek!